سوء تفاهم
این فقط یک سوء تفاهم است

عشق و محبت میان زن و شوهر از ارکان نظام خانواده و شاید هم رکن رکین آن باشد. اما با گذشت زمان و سپری شدن شور و شوق دوران نخستین ازدواج، گاه این فکر به ذهن و اندیشه زن و مرد می آید که بعد از گذشت چند سال، چقدر میزان علاقه آنان نسبت به هم تغییر یافته و به عبارت دیگر، کم شده است و همین این عده از همسران زمانی که در زندگی مشترک شان خدشه ای ببینند چنان از کوره در می روند و پل های پشت سرشان را خراب می کنند که دیگر هرگز نمی توانند روابط شان را نسبت به دیگری ترمیم سازند. به همین دلیل آموزش برای ارتقای سازگاری و توجه نمودن به ویژگی های مثبت یکدیگر، افزایش اعتماد به نفس، کاهش اضطراب و تنش در جهت حفظ بهداشت و سلامت روانی و تداوم زندگی و جلوگیری از هم گسیختگی خانواده کاملاً لازم و ضروری می باشد. سرمنشأ بسیاری از اختلافات زنان و مردان، تفاوت های دیدگاه آنان و طرز کنار آمدن همسران با اختلافات است. به این معنا که در هنگام بروز اختلافات، مردان بیش از پیش در خود فرو می روند و زنان به طور فزاینده ای درگیری احساسی پیدا می کنند. بدیهی است در یک چنین مواقعی زن و مرد برای رسیدن به احساس بهتر، نیازهای متفاوتی خواهند داشت.

مرد ترجیح می دهد با بیرون رفتن از منزل و انصراف موقتی از موضوع درگیری به نوعی مسئله را حل و در نهایت فیصله ببخشد.

حال آنکه زن در صورتی حالش بهتر می شود که در باره مسئله موجود، با دیگری حرف بزند و درد دل نماید. درک نکردن این تفاوت ها، اصطکاکی غیر لازم و ضروری در روابط میان زن و شوهر به وجود می آورد. بر عکس، توجه و درک متقابل در زندگی مشترک، حلال بسیاری از مشکلات زندگی زناشویی می باشد. به عنوان نمونه زمانی که یک مرد از سر کار به خانه برمی گردد، خسته و عصبی و ناراحت از موضوعی است که مایه تشویش و پریشانی خاطر او را فراهم کرده است. در این گونه موارد معمولاً مردان حرف نمی زنند و به احتمال زیاد ناراحتی خود را با یک مرد دیگر هم در میان نمی گذارند. بر عکس و به جای آن، آنان سکوت اختیار کرده و به تنهاییِ خود پناه می برند. آنان می خواهند به مشکل شان بیندیشند و در این ارتباط آنقدر تلاش می نمایند تا که راه حلی بیابند. و وقتی راه حل مورد نظر را پیدا کردند احساس مطبوع و خوشایندی خواهند داشت. اما چنانچه راه حلی نیابند به اعمالی دست می زنند که به نحوی مشکلات شان را فراموش نمایند. مردان ممکن است برای فراموش کردن افکار مشوش خود به ورزش کردن، مطالعه، خواندن روزنامه یا نگاه کردن به تلویزیون و غیره روی آورند. آنان می خواهند بدین ترتیب با آزاد کردن ذهن خود از مشکلات به تدریج احساس آرامش نمایند. در این مواقع، مردان نمی توانند آنچه را که زن طالب آن است به وی بدهند. زیرا به طور کلی حواس آنان درگیر مشکل شان می باشد. بدیهی است هر چه شدت گرفتاری بیشتر باشد، درگیری مردان با خود بیشتر بوده و بیشتر در خود فرو می روند.

البته برخی از خانم های باتجربه با توجه به شناخت خصوصیات و ویژگی های همسر خود متوجه هستند که باید به این شرایط و خصوصیت ویژه شوهر خود توجه داشته باشند. یعنی وقتی مرد در خود فرو می رود زمان مناسبی برای صحبت های صمیمانه و گرم نیست. آنان توجه دارند در یک چنین مواقعی اگر آنان با دوستان شان حرف بزنند و درد دل نمایند مؤثرتر باشد. همچنین آنان متوجه هستند که وقتی همسرشان در مواقع بحرانی و سخت مورد محبت بیشتر آنها قرار بگیرد، سریع تر از تنهایی اش بیرون آمده و در عین حال علاقه و توجه بیشتری به آنان نشان می دهد.

در چنین مواقعی، زن می تواند مسائلش را مطرح کند چرا که مرد آمادگی شنیدن دارد. جاری ساختن این جمله از طرف زنان که: «هر وقت حوصله حرف زدن داشتی به من اطلاع بده زیرا می خواهم با شما کمی حرف بزنم.» شروع مناسبی برای صحبت کردن است. از طرف دیگر، زن زمانی که به خانه می رسد و خسته است دلش می خواهد استراحت کند اما برای رهایی از فشار کار روزانه و خستگی تمایل دارد تا در باره مسائل و مشکلاتش حرف بزند. (درست عکس مردان که در تنهاییِ خود فرو می روند) اما معمولاً مردان شنونده های خوبی نیستند. در نتیجه بتدریج تنش میان زن و مرد به وجود می آید و علت به وجود آمدن تنش، عدم شناخت مرد از طبیعت همسرش می باشد زیرا فکر می کند که او بیش از اندازه حرف می زند. حال آنکه زن احساس می کند مورد بی اعتنایی قرار گرفته است.

اکثر زن ها انتظار دارند که مردها درست به مانند خودشان لب به سخن بگشایند و از هر دری و در باره هر چیزی حرف بزنند. زمانی که مردی در مشکلات ذهنی اش گیر می کند، زنش از اینکه او آشکارا مسائلش را با او در میان نمی گذارد می رنجد. این زن و مرد اگر به تفاوت های میان خود توجه نداشته باشند بیش از پیش از یکدیگر فاصله می گیرند. این مسئله در صورتی حل می شود که همسران با سیاست و درایت افزون تری نقاط ضعف و قوت همدیگر را دریافته و در جهت چاره جویی برآیند.