بهترین راه رفع تشنگی برای روزه داران

احمدرضا فرسار معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در گفت‌وگو با فارس، با اشاره به فرا رسیدن ایام ماه مبارک رمضان در قالب توصیه‌های بهداشتی به مردم اظهار داشت: روزه های سال جاری که به دلیل گرما و طولانی بودن ساعات روز بسیار طولانی است که در این زمینه افراد در نوع تغذیه خود به خصوص در زمان سحر باید دقت بیشتری داشته باشند.

وی تصریح کرد: افراد دقت کنند که این باور که چای پس از سحری می‌تواند باعث رفع تشنگی شود درست نیست زیرا چای دفع مکرر کلیه را در بر دارد.

فرسار خاطرنشان کرد: روزه داران سعی کنند پس از سحر چای پر رنگ نخورند که باعث تشنگی می‌شود و روزه داران برای رفع تشنگی بهتر است که از میوه‌های مانند خربزه و هندوانه که نگهدارنده آب هستند مصرف کنند

رفع بوی بد دهان به طور قطعی

امروزه بوی بد دهان halitosis به طور چشمگیری شایع شده است و باعث رنجش و ناراحتی دیگران در برخورد های اجتماعی با افراد مبتلا به بوی بد دهان می باشد. همچنین در زندگی زناشویی و در بین اعضای خانواده فرد مبتلا به این بیماری بیشتر مورد توجه و نکوهش قرار می گیرد.

در مواقعی فرد مبتلا به بوی بد دهان خودش متوجه این حالت نشده و با خیال راحت تمایل به هم صحبتی با اطرافیان را دارد و در محل کار یا سایر مکانهای عمومی نیز ممکن است برای عدم ناراحتی شخص مبتلا به بوی بد دهان این موضوع را به فرد نگویند و فقط از او دوری نمایند.

بوی بد دهان در اثر عوامل مختلفی اتفاق می افتد و معمولا” قابل درمان می باشد و افرادی هستند که با اطلاع از این بیماری و پیدا نکردن روش درمان دچار ناراحتی های فکری و کناره گیری از دوستان و آشنایان خود شوند.
گاهی اوقات بوی بد دهان علت ناشناخته ای دارد و با اجرای روشهای مختلف و انجام معاینات لازم به عامل ایجاد بوی بد دهان پی نبرده و باعث سردرگمی این افراد می شود و لذا فرد مجبور به استفاده دائم از آدامس قرص یا اسپری های خوشبو کننده دهان می باشد که ممکن است عوارضی را در پیش داشته باشد.
ولی در موردی که بوی بد دهان به صورت ناشناخته به موارد دهانی مربوط شود، بعد ازمعاینه می توان با انجام لیزر توسط متخصص مربوطه،بدون جراحی، خونریزی یا درد از بوی بد دهان به طور قطعی خلاص شد.
موارد مختلفی که باعث بوی بد دهان می شوند عبارتند از :
۱ - دلایل غیر مرتبط با حفره ی دهان
مثل ناراحتیهای گوارشی معده، سینوزیت، کم آبی بدن، مصرف پیاز یا سیر و سیگار کشیدن.
۲ -دلایل مرتبط با حفره ی دهان که به سه بخش تقسیم می شوند
_ دندانها :
وجود دندانهای پوسیده یا پرکردن نامناسب دندان ترمیم شده ، در اثر ایجاد گیرغذایی در موارد گفته شده به لثه ی محافظ دور دندان آسیب می رسد و به خودی خود می تواند موجب بوی بد دهان شود.
_ لثه :
با علائم مشخصه خونریزی و قرمزی بافت لثه که در اثر مسواک زدن غیر صحیح و خارج نشدن مواد غذایی از لثه، بوی بد دهان را نیز به همراه خواهد داشت.
_ زبان :
در گروه اندکی از افراد، بلند بودن جوانه های چشایی ( پرزهای زبان ) در بخش انتهای زبان می تواند عاملی برای ایجاد بوی بد دهان باشد که با مسواک زدن روی زبان معمولا” بوی بد دهان از بین می رود.
عامل اصلی التهاب لثه و ایجاد بوی بد دهان :
علاوه بر موارد گفته شده که عامل بوی بد دهان می باشند مانند ( ترمیمهای نا مناسب، پوسیدگی، دخانیات و غیره )،یک مورد دیگر به نام پلاکتهای باکتریایی وجود دارد که شروع آن از یک پلاکت زرد رنگ نرم و چسبیده، بعد از مدتی که مسواک می زنید تشکیل می شود و طی فرایند شناخته شده ای تبدیل به جرم می شود.

جرم های دندانی بر اساس ارتباط با لثه ای به دو گروه بالا لثه ای و زیر لثه ای که

عاملی برای بوی بد دهان هستند تقسیم می شود :
۱ - جرمهای بالا لثه ای
معمولا” قابل رویت هستند و ممکن است محدود به یک دندان یا گروهی از دندانها شود و نسبت به جرم زیر لثه ای آسیب کمتری می رساند.
۲ - جرمهای زیر لثه ای
در زیر لبه لثه قرار گرفته و به راحتی دیده نمی شود و در معایناتی که فرد در دندانپزشکی انجام می دهد این جرم لثه کشف شده و بسیار چسبنده و متراکم هستند و نقش اصلی را در بروز بیماریهای لثه و عاملی برای بروز بوی بد دهان در افراد می باشند.
روشهای درمان جراحی بوی بد دهان در حفره ی دهانی :
همانطور که گفته شد مهمترین عامل بوی بد دهان درحفره ی دهانی جرمهای زیر لثه ای می باشد که با ۲ روش زیر قابل درمان می باشد:
درمان بوی بد دهان با روش جراحی متداول :
هدف اولیه در این درمان حذف التهاب لثه و تصحیح شرایطی است که باعث وقوع مشکلات لثه گردیده است.
درمان بوی بد دهان در این روش در ۴ مرحله قابل انجام است که در مراحل پیشرفته بیماری بوی بد دهان، معمولا” درمانهای جراحی نیز غیر قابل اجتناب هستند.
هدف از جراحی لثه دستیابی به عمق ضایعات و حذف باکتریهای نفود کرده در ناحیه ریشه دندان و در استخوان پشتیبان آن است که به صورت معمول این قسنتها غیر قابل دسترس هستند و همین عدم دسترسی باعث بوی بد دهان شده و فرد سر درگم می ماند.
در درمانهای متداول جراحی از ایجاد یک برش در لثه ( فلپ ) ، بافت لثه از سطوح استخوان جدا شده و جرم تشکیل شده ،بافت عفونی و الهاب حذف می شوند.
پس از شستشوی ناحیه تحت جراحی با مواد ضد میکروبی ،مجددا” بافت لثه را به محل اولیه برگردانده و بخیه می خورد. و بعد از این جراحی دردهای ناحیه بخیه خورده و استفاده از آنتی بیوتیک و مسکن ها حتمی می باشد.
و اکنون درمان بوی بد دهان با دستگاه لیزر، بدون جراحی خونریزی و درد در دندانپزشکی:

در این روش جهت رفع بوی بد دهان از انرژی لیزر که از طریق یک فایبر شیشه ای قابل انعطاف به سمت لثه هدایت می گردد.
چون لیزر نوعی نور است لذا توانایی نفوذ عمیق در بافت لثه و حذف باکتریها را بدون نیاز به جراحی باز لثه ( فلپ ) دارا می باشد.

بنابراین لیزر می تواند بافت عفونی و ملتهب لثه را در عمیق ترین ضایعات لثه انجام دهد.
با کاهش تعداد باکتریها توسط تابش لیزرمی توان از تجویزآنتی بیوتیکهای فراوان وعوارض جانبی اینها خودداری کرد.
از آنجایی که دردرمان بوی بد دهان با لیزر،عروقی خونی بسته می شود و خونریزی حین جراحی و تورم لثه بعد از جراحی با لیزر وجود ندارد ،لذا روش لیزر مورد قبول و رضایتمندی بسیاری از افراد مبتلا به بوی بد دهان شده است.
در درمان بوی بد دهان با لیزر،با انسداد الیاف عصبی لثه کاهش درد را در ۹۰ در صد افراد موجب می شود.
در روش درمان بوی بد دهان با لیزر،مراقبتهای ویژه ی پس از جراحی نیز حذف می گردد، به طوری که پس از پایان یافتن جلسه درمان،بیمار می تواند بر خلاف روش جراحی متداول به راحتی غذا مصرف کند.
و در نهایت در روش درمان بوی بد دهان با لیزر با توجه به خاصیت جوش دادن بافت های لثه توسط تابش لیزر،نیاز به بخیه زدن را مرتفع می سازد واحتمال تشکیل بافت اضافه در لثه(اسکار)به حداقل می رسد.
با توجه به کاربرد لیزر در بوی بد دهان افرادی که مبتلا به بوی بد دهان در قسمت حفره ای بوده اند از این روش بی خطر و سریع برای رفع بوی بد دهان خود که به صورت ناشناخته ای از طریق لثه تولید می شد استفاده کرده اند و دیگراز دیگران کناری گیری نمی کنند.

خوردنی‌ها و نخوردنی‌های افطار، شام و سحری

خوردنی‌ها و نخوردنی‌های افطار، شام و سحری

خبرگزاری فارس: واحد بهبود تغذیه مرکز بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به مناسبت فرارسیدن ماه مبارک توصیه هایی ارائه کرد.

خبرگزاری فارس: خوردنی‌ها و نخوردنی‌های افطار، شام و سحری

به گزارش خبرگزاری فارس،‌متن این توصیه هایی که برای خوردنی ها و نخوردنی های سحری، افطار و شام است در زیر امده است

افطار

رطب یا خرما + آب:

افطار کردن با خرما سنت است و بهتر است تا شام چیز دیگری میل نشود. اما اگر خواستید چیز دیگری مصرف کنید بهتر است از شیرینی جات طبیعی مصرف کنید، مثل عسل به صورت شربت یا انگور و کشمش یا میوه های شیرین دیگر.

آبی که هنگام افطار می نوشید بهتر است نه زیاد گرم باشد و نه زیاد سرد باشد (معتدل)

سعی شود افطار و شام با هم مصرف نشود حداقل نیم ساعت بعد از افطار شام مصرف شود.

در افطار لبنیات مثل (دوغ و ماست) مصرف نشود زیرا بسیار سرد است و برای مغز مضر بوده و چه بسا احساس کسالت به انسان دست دهد.

شام

حریره بادام با آرد برنج قهوه ای، که با عسل یا شیره ی انگور یا شیره خرما شیرین شده باشد.

نان + پنیر +سبزی + مغز گردو + چند عدد خرما یا مقداری انگور رسیده.

اکتفا به یک نوع غذای ساده که بخار پز یا آب پز شده باشد. مانند: انواع پلوها و خورش ها.

می توان از غذاهای گوشتی یا غذاهای دریایی نیز در وعده شام استفاده کرد اما به مقدار کم (حداکثر 2 بار در هفته)

می توان از آش جو با کشک مرغوب استفاده کرد. می توان از انواع سوپ‌ها نیز استفاده کرد. برنج به مقدار کم

خوراک عدسی – گوشت و سبزی.

سحر

بهتر است در سحری از غذاهای گیاهی پخته یا خام استفاده شود. مثلا: سالاد فصل + 2 قاشق غذا خوری جوانه گندم + لیمو ترش تازه و روغن زیتون و آن را خوب بجوید. سپس می توان مقدار کمی از غذاهای پخته گیاهی مانند پلو و خورشت گیاهی استفاده کرد. به جای گوشت درسحری می توان از قارچ استفاده کرد.

مقداری میوه و مغز بادام خام یا مغز گردو و پسته و فندق و تعدادی انجیر خشک خوب جویده شود بعد 2 لیوان آب خنک نیز میل شود. می توان در سحری چند دانه خرما یا انجیر یا میوه های دیگر نیز تناول کرد.

غذاهای حاوی حبوبات، خرما، پنیر، نان گندم سبوسدار ، شیر ، ماست محلی، میوه و سبزیجات ، نیز می‌توان مصرف کرد.

توصیه‌های کلی در مورد شام و سحری

در هنگام شام و سحری فقط از یک نوع غذا استفاده شود که شامل سه گروه غذایی باشد و در مصرف چند نوع غذا باهم خودداری شود.

سعی شود حتما سحری میل شود، زیرا به فرموده پیامبر (ص) درآن برکت است و نیاز تغذیه ای بدن را در طول روز تامین می کند و از کاهش قند خون و از بی­حوصلگی و خستگی و کاهش یادگیری جلوگیری می کند.

در سحری غذاهای کم حجم مصرف شود، سعی شود غذاهای فیبردار مصرف شود.

مصرف سبزیجات و میوه جات هنگام سحری و شام بسیار مناسب است و کمک به دفع سموم می کند و تشنگی در طول روز را کاهش می‌دهد.

در شام و سحر سعی شود از آرد سبوسدار استفاده شود.(نانی که با ارد سبوسدار پخت شده باشد مانند نان سنگک)

در سحری از مصرف غذاهایی مثل: کوکو سبزی، کوکو سیب زمینی، کتلت، گوشت سرخ کرده، جوجه کباب، ماهی کباب، همچنین غذاهایی که ادویه زیاد دارند خودداری شود، زیرا این غذاها موجب تشنگی می شوند.

از مصرف غذاهای شیرین و چرب مثل زولبیا و بامیه در هنگام افطاری خودداری شود.

مصرف غذاهای ساندویچی و سس مایونز نیز ضرر دارد و مناسب نیست.

جهت احساس تشنگی کمتر می توان در پایان سحری لیموترش استفاده کرد.

در شام و سحری از مصرف غذاهای سنگین و سرخ کرده پرهیز شود.

بعد از مصرف سحری بلا فاصله نخوابید.

در هنگام سحری از نوشیدن چای خودداری شود زیرا مدر بوده و دفع آب بدن را زیاد می کند و موجب تشنگی می شود.

صیاد به دنبال شکار منافقین

«مرصاد» به روایت شهید صیاد شیرازی
صیاد به دنبال شکار منافقین

خبرگزاری فارس: من در خانه بودم که ساعت 8:30 شب از ستاد کل به من زنگ زدند و گفتند که دشمن از سرپل ذهاب و گردنه پاتاق با سرعت جلو می‌آید، من گفتم خدایا، کدام دشمن از یک محور سرش را انداخته پایین میاید! این چه جور دشمنی است؟!

خبرگزاری فارس: صیاد به دنبال شکار منافقین

به گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس، سپهبد شهید صیاد شیرازی سال 1323 در شهرستان درگز از توابع استان خراسان متولد شد. شهید صیاد شیرازی در سال 1346 موفق به اخذ دانشنامه لیسانس دانشکده افسری شد و سپس دوره تخصصی توپخانه در آمریکا با درجه ستوان‏یکم را گذراند و با سمت استادی، در مرکز آموزش توپخانه اصفهان به تدریس پرداخت.

شهر سنندج با تشکیل ستاد عملیات مشترک ارتش و سپاه پاسداران توانست پس از 21 روز مقاومت و دفاع از سوی مدافعان خویش، کاملاً از تصرف و تسلط نیروهای ضد‌انقلاب خارج شود. پس از تحقق و اجرای موفق این طرح‌ها، شهید صیادشیرازی، با 2 درجه ارتقاء، با درجه سرهنگ تمامی به فرماندهی عملیات غرب کشور منصوب شد.

سپهبد علی صیاد شیرازی پس از خلع بنی صدر، برای پایان دادن به ناهماهنگی ارتش و سپاه در آن دوران، قرارگاه مشترک عملیاتی سپاه و ارتش را راه‌اندازی کرد و به‌عنوان فرمانده ارشد در آن قرارگاه مشغول به فعالیت شد.

او در مهر ماه سال 1360 به پیشنهاد رئیس شورای‌عالی دفاع از سوی امام خمینی به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی منصوب شد.

حضرت امام(ره) در حکم فرمانده جدید نیروی زمینی ارتش پیرامون خدمات آن شهید سرافراز چنین فرمودند: «با تقدیر از زحمت‏های طاقت فرسای سرکار سرهنگ صیادشیرازی که با تعهدکامل به اسلام و جمهوری اسلامی در طول دفاع مقدس از هیچ‏گونه خدمتی به کشور اسلامی خودداری نکرده و امید است در آینده نیز در هر مقامی باشد، موفق به ادامه خدمت‏های ارزنده خود شود.»

شهید صیاد شیرازی سپس در 18 اردیبهشت 1366 به همراه تعدادی دیگر از فرماندهان ارتش با پیشنهاد رئیس شورای‌عالی دفاع و موافقت امام خمینی به درجه سرتیپی ارتقای مقام یافت. آن شهید در مهرماه سال 1368 به درخواست رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح و موافقت مقام معظم ‏رهبری و فرماندهی کل‏قوا به سمت معاونت ‏بازرسی ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح منصوب شد.

امیر شجاع سپاه اسلام در شهریورماه سال 1372 با حکم فرماندهی معظم کل قوا به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد. صیاد شیرازی در 16 فروردین 1378 همزمان با عید خجسته غدیر با حکم مقام معظم فرماندهی کل قوا به درجه سرلشگری نایل آمد.

سرانجام این شهید عزیز روز شنبه 21 فروردین ماه 1378 در حوالی خانه‌اش مورد سوء قصد عوامل تروریستی منافقین قرار گرفت و به شهادت رسید.

متن پیش رو بخش‌هایی از سخنرانی شهید سپهبد صیاد شیرازی 125 روز قبل از شهادت ایشان و در تاریخ 15/9/1377 است که در جلسه شب خاطره مسجد جامع قلهک تهران ایراد شده است.

*سیر نبردهای رزمندگان اسلام در دو دوره خلاصه می‌شود، یک دوره جنگ با ضدانقلاب و منافقین و دشمنان داخلی و یک دوره هم دوره هشت ساله دفاع مقدس.

در کردستان با کمک رزمندگان ارتشی، سپاهی، بسیجی کرد مسلمان شهرهای سنندج، مریوان، ایوان پیشمرگان دره، سقز، بانه، سردشت و بعدش هم اشنویه و بوکان در دوران فرماندهی و مسئولیت بنده، آزاد کردیم. یعنی این شهرها کاملاً دست ضد انقلاب بود، جاده‌ها و پادگان‌ها محاصره بود، به لطف خدا همگی آزاد شدند.

در کردستان بودم که صداوسیما اعلام کرد که صیاد شیرازی شده فرمانده نیروی زمینی! آن موقع درجه حقیقی من سرگرد بود منتهی دو تا درجه افتخاری داده بودند که بتوانم فرماندهی بکنم. آمدم به جبهه جنوب، در جبهه جنوب اولین کاری که کردم در عرض دو سه روز قرارگاه کربلا را تشکیل دادیم، قرارگاه کربلا مرکز عملیات مشترک ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود.

ما فهمیده بودیم که اگر بخواهیم پیروز شویم، باید همه با هم ید واحده باشیم، بلافاصله طرح‌هامان را ریختیم. به لطف خداوند عملیات‌ها را پشت سر هم شروع کردیم، عملیات طریق‌القدس و عملیات فتح المبین که دو هزار کیلومتر مربع از قلب رودخانه کرخه در شمال خوزستان آزاد شد، پادگان عین خوش و چنانه آنجا هم آزاد شد. حدود 16 هزار اسیر از دشمن در فتح المبین گرفتیم. عملیات بیت‌المقدس انجام شد که 6 هزار کیلومتر مربع از خاک ما آزاد شد، شهر خرمشهر هم آزاد شد و حدود 19 هزار و 600 نفر اسیر گرفتیم. تا حدود چهار، پنج سال با همین فرماندهی نیروی زمینی در جبهه بودم، بعد وضعیتی شد که من خودم تقاضا کردم که مسئولیتم را عوض کنند که شدم نماینده امام‌(ره) در شورای عالی دفاع. باز به جبهه می‌رفتم.

*سربازان ما را جارو کردند

به آخر جنگ که رسیده بودیم، چند روز قبل از عملیات مرصاد، دشمن سوء استفاده کرد و در حالی که تازه قطعنامه 598 شورای امنیت را پذیرفته بودیم، عراقی‌ها سوء استفاده کردند و ریختند از 14 محور در غرب کشور، آن‌هایی که با جغرافیا آشنا هستند از تنگ توشابه، بعد پاسگاه هدایت، پاسگاه خسروی، تنگ آب کهنه، تنگ آب نو، نفت شهر، خود سومار، سرنی بیاد به طرف مهران و تا خود مهران حدود 14 محور دشمن آمد حمله کرد و رزمندگان ما را دور زد. ما 40، 50 هزار تا اسیر از آن‌ها داشتیم آنها اسیر از ما کم داشتند یک دفعه تعداد بسیار زیادی اسیر گرفت. خیلی وحشتناک بود. از سوی دیگر دل‌های ما را غم گرفته بود، امام هم فرموده بود نجنگید، دیگر تمام شد، من در خانه بودم که ساعت 8:30 شب از ستاد کل به من زنگ زدند و گفتند که دشمن از سرپل ذهاب و گردنه پاتاق با سرعت جلو می‌آید، من گفتم خدایا، کدام دشمن از یک محور سرش را انداخته پایین میاید! این چه جور دشمنی است؟!

گفت: ما نمی‌دانیم، رسیده‌اند به کرند و آنجا را هم گرفتند. بعد هم حرکت کرده به سمت اسلام آباد غرب، بعد هم کرمانشاه و همین طور دارد جلو می‌آید!

گفتم: این چه دشمنی است؟ ما همچنین دشمنی ندیده بودیم که اینطور از یک جاده سرش را بیندازد پایین و بیاید جلو!

گفتند: به هر صورت ما نمی‌رسیم.

گفتم: خب حالا شما چه می‌خواهید؟

گفتند: شما بیایید برویم منطقه. حواسمان پرت شده بود که این دشمن چیست؟

گفتم: فقط به هواپیما بگویید آماده باشد که با هواپیما برویم به طرف کرمانشاه.

هواپیما را آماده کردند. ساعت 10:30 دقیقه به کرمانشاه رسیدیم. در کرمانشاه حالت فوق العاده‌ای بود، مردم از شدت وحشت بیرون از شهر ریخته بودند! جاده کرمانشاه پاتاق بستان که تقریباً حالت بلوار دارد، پر از جمعیت بود. ساعت 1:30 شب پاسدارها آمدند و گفتند که ما در اسلام آباد بودیم که دیدیم منافقین آمدند. تازه فهمیدم که اینها منافقین هستند که کرند و اسلام آباد غرب را گرفتند.

یک پادگانی در اسلام آباد بود که ارتشی‌ها آنجا نبودند. منافقین آمده بودند و پادگان ارتش را گرفتند. فرمانده پادگان که سرهنگ بود، مقاومت کرده بود، همانجا اعدامش کرده بودند. منافقین می‌خواستند به طرف کرمانشاه بیایند اما مردم از اسلام آباد تا کرما‌نشاه با هر وسیله‌ای که داشتند از تراکتور و ماشین آمده بودند در جاده و راه را بند آورده بودند. اولین کسی که جلوی اینها را گرفت، خود مردم بودند.

*خلبان‌ها فکر کردند منافقین خودی‌اند

آقای شمخانی آن موقع معاون عملیات ستاد کل بود و من وقتی به کرمانشاه رسیدم، آقای شمخانی آنجا بود. اول کار به من گفت: ما که کسی را نداریم که روی زمین دفاع کنیم، نیروهایمان همه توی جبهه‌های جنوب هستند. اینجا کسی را نداریم. به هوانیروز که پایگاهش همین نزدیکی است، زنگ بزن بگو ساعت 5 صبح آماده باشند که من بروم توجیهشان ‌کنم. با خلبان‌ها می‌رویم و حمله می‌کنیم؛ چون الآن روی زمین کسی را نداریم و با خلبانان حمله می‌کنیم.

آقای شمخانی زنگ زد به فرمانده هوانیروز و گفت که من شمخانی هستم. آن فرمانده هم جواب داد: من ارادت دارم به آقای شمخانی ولی از کجا بفهمم که شما شمخانی هستی و از منافقین نباشی؟

آقای شمخانی هر چه می‌گفت، آن فرمانده گوش نمی‌کرد. تلفن را داد به من، چون من با خلبان‌های هلیکوپترها مأموریت‌های زیادی رفته بودم، با اکثر آنها آشنا بودم. همین که زنگ زدم، آن فرمانده اسمش انصاری بود، گفتم: آقای انصاری صدای من را می‌شناسی؟ تا گفتم صدای من را می‌شناسی گفت سلام علیکم و احوالپرسی کرد. ساعت 5 صبح رفتیم. همه خلبان‌ها در پناهگاه آماده بودند. توجیهشان کردم که اوضاع در چه مرحله‌ای هست.

دو تا هلیکوپتر کبری و یک هلیکوپتر 214 آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند. این دو تا کبری را داشتیم؛ خودمان توی هلیکوپتر 214 جلو نشستیم.

گفتم: همین جور سر پایین برو جلو ببینیم، این منافقین کجایند. همین طور از روی جاده می‌رفتیم نگاه می‌کردیم، مردم سرگردان را می‌دیدیم. 25 کیلومتر که گذشتیم، رسیدیم به گردنه «چهار زبر» که الان، اسمش را گذاشته‌اند «گردنه مرصاد». من یک دفعه دیدم، وضعیت غیرعادی است، با خاک ریز جاده را بستند یک عده پشتش دارند با تفنگ دفاع می‌کنند. ملائکه و فرشتگان بودند! از کجا آمده بودند؟ کی به آنها مأموریت داده بود؟! معلوم نبود. هلیکوپتر داشت می‌رفت. یک دفعه نگاه کردم، مقابل آن طرف خاک ریز، پشت سر هم تانک، خودرو و نفربر همین جور چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار می‌آورند تا از این خاک ریز رد بشوند.

به خلبان‌ها گفتم: دور بزنید و گرنه ما را می‌زنند. به اینها گفتم: بروید از توی دشت. یعنی از بغل برویم؛ رفتیم از توی دشت از بغل، معلوم شد که حدود 3 تا 4 کیلومتر طول این ستون است. من کلاه گوشی داشتم. می‌توانستم صحبت کنم: به خلبان گفتم: اینها را می‌بینید؟ اینها دشمنند بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبان‌های دو تا کبری‌ها رفتند به طرف ستون، دیدم هر دویشان برگشتند. من یک دفعه داد و بیدادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفت: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم اینها هم خودی اند. چی چی بزنیم اینهارا؟!

خوب اینها ایرانی بودند، دیگه مشخص بود که ظاهراً مثل خودی‌ها بودند و من هر چه سعی داشتم به آنها بفهمانم که بابا! اینها منافقند. گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم! برای ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدوداً 500 متری ستون زرهی نشسته‌ایم و ما هم پیاده شدیم و من هم به خاطر این‌که درجه‌هایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی هلیکوپتر. عصبانی بودم، ناراحت که چه جوری به اینها بفهمونم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجه‌ام مسئولم. آمدم که تو راحت بزنی؛ مسئولیت با منه.

گفت: به خدا من می‌ترسم؛ من اگربزنم، اینها خودی اند، ما را می‌برند دادگاه انقلاب. حالا کار خدا را ببینید!

ادامه دارد...

پاسداشت بیست و چهارمین سالگشت عملیات مرصاد در خبرگزاری فارس (12)

آخرین دستنوشته شهید دوران

برش هایی از کتاب آسمان 4 به مناسبت سالروز شهادت عباس دوران
آخرین دستنوشته شهید دوران

خبرگزاری فارس: 31تیر1361 سالروز شهادت بزرگمردی است که عشقش آسمان بود و پرواز. خودش گفته بود: «اگر هواپیما بال نداشته باشد، خودم بال در آورده و بر سر دشمن فرود مى‏ آیم و هرگز تن به اسارت نخواهم داد».

خبرگزاری فارس: آخرین دستنوشته شهید دوران

به گزارش خبرنگار ادبیات انقلاب اسلامی؛ 31 تیر 1361 سالروز شهادت بزرگمردی ست که عشقش آسمان بود و پرواز. مردی که بیشتر از 120 پرواز جنگی داشت. خودش گفته بود: «اگر هواپیما بال نداشته باشد، خودم بال در آورده و بر سر دشمن فرود مى‏ آیم و هرگز تن به اسارت نخواهم داد.» همین طور هم شد. اجلاس سران غیرمتعهدها به ریاست صدام در بغداد قرار بود تشکیل شود. عملیاتی از طرف نیروی هوایی ایران صورت گرفت. پالایشگاه الدوره عراق بمباران شد. دیوار صوتی روی بغداد شکسته شد. اما دوران را قرار بود خدا همان روی هوا مال خودش بردارد و دیگر مال زمینی ها نباشد. به کمک خلبانش اجازه ترک هواپیما را داد؛ اما خودش ...

متن زیر برشی از کتاب "آسمان4 - دوران به روایت همسر شهید" به قلم زهرا مشتاق است.

***

این یه بیوکه، نه اف-4

عباس خندید. به ته مانده ی سیگار وینستونش آخرین پک را زد و صدای ضبط را که اتفاقا آهنگ تندی هم نبود، بیشتر کرد. همیشه آهنگ های ملایم گوش می کرد. عشقش خواننده ای بود به اسم اندی ویلیامز.

مهناز پلک هایش را به هم فشار داد و با خنده فریاد کشید «عباس، عباس این ماشین بیوکه، هواپیما نیست. تو پرواز نمی کنی.»

عباس هنوز می خندید و پایش روی گاز بود. تونل تمام شد. نور تند بیرون، چشم هایشان را می زد. هر دو به هم نگاه کردند و خندیدند. عباس گفت «خاتون من در تونل نطقی فرمودند؟» مهناز با چشم هایی که از جوانی و خوشبختی می درخشید جواب داد «گفتم یواش تر برید. این یه بیوکِ بیچاره ست، نه هواپیمای غول پیکر اف-4. مفهوم شد سروان دوران؟» عباس با خنده و شیطنت گفت «مفهوم شد فرمانده مهناز.» و پایش را روی پدال گاز بیشتر فشار داد. (ص11)

*

انگار با تمام دنیا داریم می جنگیم

هشتم تیر 1360

... من و محققی سوار هواپیما هستیم و داریم می رویم سوئیس برای خرید هواپیما. هر دومان دوست داشتیم همسرمان را با خودمان بیاوریم. خرجش را هم خودمان می دادیم، ولی نشد. اجازه ندادند. بماند.

خیلی خسته ام. دیروز وقتی خبر انفجار دفتر حزب ریاست جمهوری را آوردند، می خواستم سرم را بکوبم به دیوار. ده ماه از جنگ رفته و ما این همه خلبان - چه فرقی می کند، کم تجربه یا کارکشته - از دست داده ایم با هواپیماهای گران قیمتی که پودر شدند، انگار با تمام دنیا داریم می جنگیم. ... (ص53)

*

بیاین بالا که پدر شدین!

قرآن کوچکی را باز کرده و می خواند. چشم هایش خیس است. کسی به پنجره ی بسته ی ماشین می زند. عباس سر بلند می کند. تبسمی می کند و شیشه را پایین می کشد. مادر مهناز است.

- حالا چرا نشستی توی ماشین؟

- طاقت ندارم گریه های مهناز را ببینم.

- خود شما نبودی به مهناز می گفتی ترس نداره؟ حالا چی شد؟ بیاین، بیاین بالا که پدر شدین. باید مشتلق بدین تا بگم صاحب چی شدین.

عباس با تمام صورتش می خندد. ... (ص56)

*

آخرین دستنوشته

سی و یکم تیر 1361

ساعت سه صبح است. تا یک ساعت دیگر باید گردان باشم. امروز پرواز سختی دارم. می دانم ماموریت خطرناکی است. حتی ... حتی ممکن است دیگر زنده برنگردم، اما من خودم داوطلبانه خواسته ام این ماموریت را انجام بدهم. تا دو ماه دیگر از این جنگ دو سال تمام می گذرد. من دوست های زیادی را در این مدت از دست داده ام. چه آن ها که شهید شدند یا اسیر و یا آن هایی که جسدشان پیدا نشد. کابین عقب من امروز منصور کاظمیانه. دوست داشتم این ماموریت رو تنهای تنها می رفتم. چون خودم داوطلب شده ام، دوست ندارم جون کس دیگه ای رو به خطر بندازم. دیروز عصر که امیر رو بردم پایین بازی کند، به عباس هم گفتم. گفتم اگه اتفاقی برام افتاد، تو به خاطر نسبتی که با مهناز داری، خودت خبر رو به اون بدی. عباس بهم خندید. گفت «تو که هیچ وقت نمی ترسیدی. حالا چی شده که از مرگ حرف می زنی.» (ص63)

*

یک تکه استخوان

... کاش بتوانی بفهمی عباس، حمل تابوتی به سبکی پر، چه قدر سخت است. من و امیر، این سنگینی را در سکوت با هم تقسیم کردیم، بی آنکه از قبل چیزی به هم گفته باشیم. ...

دلم می خواهد موقع برداشتن سر تابوت هیچ کس اینجا نباشد. هیچ چشمی تو را نبیند. دلم می خواهد این آخرین دیدار فقط مال ما باشد؛ من و امیر و تو. این آخرین ملاقات را جز با خدا، با هیچ کس دیگری نمی خواهم قسمت کنم. ...

جز یک استخوان از تو چیزی نمانده. استخوان درشت ران. استخوانی که مال هیچ کس دیگر نیست. مال عباس من است. مابقی خاک است. امیر دستش را می برد داخل تابوت ...

دلم می خواهد همه چیز دروغ باشد. تو هنوز زنده باشی، درِ تابوت دوباره باز بشود و ما تو را ببینیم که از خوابی دراز و دور بیدار می شوی و به ما لبخند می زنی. باز سوار ماشین خودمان بشویم. از تونل های دراز و تاریک عبور کنیم و آخرش در آن نور تند چشم هایمان را باز کنیم و در بیشه کلا باشیم. تو و امیر بدوید سمت دریا و من از دور نگاه تان کنم، برایتان لبخند بزنم. تیرماه 1381.

خربزه

 

می خواست یه قاچ خربزه برداره

اما یهو دستش رو کشید عقب

انگار یاد چیزی افتاده بود

گفتم: واسه شما قاچ کردم ، بفرمایین

هر چه اصرار کردم نخورد

قسمش دادم که اینا رو با پول خودم خریدم

الان هم فقط به خاطر شما قاچ کردم

باز هم قبول نکرد

می گفت: بچه ها توی خط از این چیزا ندارن

خاطره ای از زندگی شهید باکری

دعای روز اول ماه مبارک رمضان

طرز تهیه و تزیین آش رشته

 

طرز تهیه و تزیین آش رشته

مواد لازم
▪ رشته آماده شده مخصوص آش ۷۵۰ گرم
▪ سبزی آش ۲ کیلوگرم (تره-جعفری-اسفناج-شبت-گشنیز)
▪ نخود و لوبیا و عدس (مجموعا به تساوی) ۷۵۰ گرم
▪ پیاز سرخ کرده ۴ تا ۵ قاشق سوپ‌خوری
▪ نمک و فلفل به اندازه مورد نیاز
▪ کشک سائیده غلیظ ۴ تا ۵ قاشق


طرز تهیه
حبوبات را که قبلا خیس کرده‌ایم با پیاز سرخ کرده بگذارید کاملا بپزد. بعد سبزی را تمیز و خرد می‌کنیم و داخل حبوبات پخته شده می‌ریزیم و می‌گذاریم سبزیها بپزند. سپس دو قاشق سوپ‌خوری آرد را در کمی آب سرد حل می‌کنیم داخل آش می‌ریزیم و مرتبا بهم‌میزنیم. رشته را در آش می‌ریزیم و می‌گذاریم آهسته بپزد. ولی رشته نباید خرد شود. بعد آش را از روی آتش برمی‌داریم و با کشک مخلوط می‌کنیم در سوپ‌خوری می‌کشیم و روی آن را با کمی کشک و پیاز سرخ کرده و نعناع داغ تزئین می‌کنیم.

تلاوت ترتیل استاد کریم منصوری به تفکیک جز

مجموعه کامل ترتیل استاد کریم منصوری به تفکیک جز در این پست تقدیم شما قران دوستان عزیز میشود.

برای دریافت ترتیل به ادامه مطلب مراجعه کنید.

برای دریافت تلاوت های بیشتر از این استاد و سایر قاریان به بانک تلاوت رجوع کنید


تلاوت ترتیل استاد حاج کریم منصوری-----------------------------------------------

جزءها دریافت جزءها دریافت جزءها دریافت
جزء اول
14.3 MB
جزء یازدهم
14.9 MB
جزء بیست و یکم
14.5 MB
جزء دوم
14.2 MB
جزء دوازدهم
15.1 MB
جزء بیست و دوم
14.7 MB
جزء سوم
13.9 MB
جزء سیزدهم
14.4 MB
جزء بیست و سوم
14.9 MB
جزء چهارم
13.1 MB
جزء چهاردهم
13.8 MB
جزء بیست و چهارم
18.3 MB
جزء پنجم
12.5 MB
جزء پانزدهم
14.1 MB
جزء بیست و پنجم
18.3 MB
جزء ششم
13.8 MB
جزء شانزدهم
14 MB
جزء بیست و ششم
13.8 MB
جزء هفتم
15.3 MB
جزء هفدهم
13.9 MB
جزء بیست و هفتم
14.1 MB
جزء هشتم
13.5 MB
جزء هجدهم
15.5 MB
جزء بیست و هشتم
13.8 MB
جزء نهم
13.4 MB
جزء نوزدهم
14.3 MB
جزء بیست و نهم
13.9 MB
جزء دهم
13 MB
جزء بیستم
14.7 MB
جزء سی ام
13.1MB

موضوع : ----- « بخش قران کریم » ----- ،-- تلاوتهای صوتی ،-- ترتیل قران کریم ،

رمضان...


بارخدایا !


وسوسه های نفس نگذاشت جانم در نهر رجب تطهیر شود ،


از در آویختگان درخت طوبی شعبان هم که نبودم !


ترحم فرما و در دریای رمضانت مستغرقم نما...

سلام و .... تمام

 

رزمی کار بود و خوش هیکل

قبل از اذان صبح دیدم ایستاده به نماز شب

با اون هیکل درشتش مث یه بچه سرش رو انداخته بود پایین

با یه آرامش خاصی حمد و سوره می خوند

رفت و رفت تا اینکه رسید به تشهد

یهو دیدم یه تیر اومد و خورد به سینه اش

نمی دونم تیر از کجا پیداش شد

درد می کشید و به روی خودش نمی آورد

نمازش رو نشکست تا اینکه افتاد

دویدم و رفتم بالای سرش

دیدم آروم داره سلام آخر نماز رو میگه:

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

همراه نمازش تموم کرد...

منبع: کتاب روایت مقدس ، صفحه ۲۰۵

کتاب روزگاران ، جلد ۱ ، صفحه ۵۵

و این گونه بود که روز به روز زنــدگی برای خیلی ها سخت تر شد . .

و این گونه بود که روز به روز زنــدگی برای خیلی ها سخت تر شد . .


عضویت در گروه اینترنتی منصور قیامت

داستان بسیار جالب قورباغه و مار

مارها قورباغه ها را می خوردند و قورباغه ها غمگین بودند .

قورباغه ها به لک لک ها شکایت کردند .

لک لک ها مارها را خوردند و قورباغه ها شادمان شدند .

مارها رفتند و لک لک ها گرسنه ماندند

و شروع کردند به خوردن قورباغه ها .

قورباغه ها دچار اختلاف دیدگاه شدند .

عده ای از آنها با لک لک ها کنار آمدند و عده ای دیگر خواهان باز گشت مارها شدند .

مارها باز گشتند و همپای لک لک ها شروع به خوردن قورباغه ها کردند .

حالا دیگر قورباغه ها متقاعد شده بودند که برای خورده شدن به دنیا می آیند .

تنها یک مشکل برای آنها حل نشده باقی ماند.

اینکه نمی دانستند توسط دوستانشان خورده می شوند یا دشمنانشان!

منوچهراحترامی پی نوشت :

این داستان کوتاه اما پرمفهوم را می توان از دیدگاه اجتماعی ، سیاسی ، نهلیستی

(پوچ گرایی)و جبرگرایی مورد نقد و تحلیل قرار داد، قورباغه هایی که برای خورده

شدن زاده می شوند، اما تا آن زمان که تسلیم سرنوشت محتوم خود نشده اند،

دست به دامان بزرگ و کوچک برای رهایی از سرنوشت دردناک خود می کوشند. می

توان تلاش آنان را ستود، اما گویا آن موجودات جوان و خام هنوز بر پیچ و خم دنیا و

ناجوانمردی های آن آگاه نگشته اند. آنان که زمانی دست نیازشان را پذیرفتند، خود

آفت جانشان گشتند. اینجاست که دیگر تشخیص دوست و دشمن برای قورباغه های

جوان دشوار می گردد...

اس ام اس های جدید تبریک ماه مبارک رمضان 1391



رمضان آمد و روان بگذشت / بود ماهی به یک زمان بگذشت

شب قدری به عارفان بنمود / این معانی از آن بیان بگذشت . . .

.

.

.

مارا به دعا کاش نسازند فراموش

رندان سحرخیز که صاحب نفسانند . . .

فرا رسیدن ماه مبارک رمضان بر شما مبارک

.

.

.

حلول ماه مبارک رمضان ، بهار قرآن ، ماه عبادتهای عاشقانه

نیایشهای عارفانه و بندگی خالصانه را به شما تبریک عرض میکنم . . .

التماس دعا

.

.

.

روزه ، تمرین کلاس زندگی / درس ایثار و خلوص و بندگی

روزه ، زنجیر هوا گسستن است / دیو و بت های درون بشکستن است . . .

فرا رسیدن ماه رمضان بر شما مبارک

.

.

.

روزه یعنی نفس خود پاک کن / قلب ابلیس درونت چاک کن

راه پرواز است سوی آسمان / ماه گردیدن بسان عاشقان

التماس دعا

.

.

.

السلام علیک یا شهر الله الاکبر و یا عید اولیائه

در ماه پر خیر و برکت رمضان برایتان قبولی طاعات و عبادات را آرزومندم . . .

التماس دعا

.

.

.

ماه در خودنگری و خودکاوشی / لب فرو بستن ، نگفتن ، خاموشی

درک مسکین از دل و جان کردن است / زندگی همچون فقیران کردن است . . .

.

.

.

ماه رمضان شد، مى و میخانه بر افتاد / عشق و طرب و باده، به وقت ‏سحر افتاد

افطار به مى کرد برم پیر خرابات / گفتم که تو را روزه، به برگ و ثمر افتاد

با باده، وضو گیر که در مذهب رندان / در حضرت حق این عملت ‏بارور افتاد

.

.

.

هرچه داریم از خداست و هرچه توان داریم برای خدا باید خرج کنیم.

با ادب خاص خود وارد این مهمانی بی مانند بشویم . . .

ماه رمضان بر شما مبارک

.

.

.

روزه هنگام سوال است و دعا / پر زدن با بال همت تا خدا

شهر یکرنگی و بی آلایشی / ماه تقصیر و گنه فرسایشی

عاشقان معشوق خود پیدا کنند / تا سحر در گوش او نجوا کنند

درد خود گویند با درمان خویش / با طبیب و یا انیس جان خویش . . .

.

.

.

ماه رمضان، ماه مفروش کردن قدوم شب قدر با اشکهای شوق

برای درک «زیباترین لحظهء حیات انسانی» است . . .

.

.

.

شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن

(ماه مبارک رمضان، ماه دوری از گناهان، ماه بندگی مبارکتان باد.)

.

.

.

به عاصیان وعده ی رحمت رسید

ماهی سرشار از برکت و رحمت و عبادت های پذیرفته شده

برایتان آرزومندم . . .

.

.

.

حکمت روزه داشتـن بگـذار / باز هم گفته و شنیده شود

صبرت آمــوزد و تسلط نفـس / و ز تو شیطان تو رمیده شود . . .

.

.

.

رمضان آمد و آهسته صدا کرد مرا / مستعد سفـــر شهر خدا کرد مرا

از گلستان کرم طرفه نسیـمی بوزید / که سراپای پر از عطر و صفا کرد مرا

کودکی ها

کودکی ها

به خانه می رفت
با کیف
و با کلاهی که بر هوا بود

چـــــــیزی دزدیدی ؟
مادرش پرســید
،

دعـــــــوا کردی باز؟
پدرش گفت ،

و برادرش کیفش را زیر و رو می کرد
به دنبال آن چیز
که در دل پنهان کرده بود ،

تنها مادربزرگش دید
گــــــل سرخی را در دست فشرده کتاب هندسه اش
و خنــــــدیده بود .

(( حسین پناهی))

عشق

عشــــق مانند نواختن پیانو است،

ابتدا باید نواختن را بر اساس قواعد یاد بگیری.

سپس قو...اعد را فراموش کنی و با قلـــبت بنوازی.

(دكتر محمود حسابي)

http://www.pic1.iran-forum.ir/images/up2/66550154531312313876.jpg

خـــداي من به دادها و ندادهات شکـــــــــــــر

 

"دیگران را ببخش

"دیگران را ببخش نه به خاطر این که آنها سزاوار بخشش تو هستند

بدین دلیل که تو سزاوار آرامشی"

قـــــــــــــول داده ام ،

قـــــــــــــول داده ام ،
گـــــــــــاهی ،
هــــــــــراز گـــــــــــاهی ،
...
فانـــــوس یــــــــــــادت را ،
مـــــــــــــیان این کـــــــــــــوچه های بی چـــــــــراغ و
بی چلچلـــــــه روشــــــن کنم ،
خیالت راحــــــت !
مــــــــــن همان مــــــــــنم ،
هــــــــــنوز هم در ین شـــــــــــــبهای بی خــــــــواب و بی خــــــــــاطره ،
مـــــــــیان این کــــــــوچه های تاریک پـــــــــرسه میزنم ،
امـــــــــا ،
به هــــــــیچ ســــــتار ه دیگری ســــــــلام نخواهــــــم کرد

معجزه


معجزه

* امسال روزه می گیری؟

+ اگر خدا بخواهد ...

* من هم می گیرم، ولی کدام پزشک این همه سختی را برای بدن تایید می کند؟

+ همان که وقتی همه پزشکان جوابت کردند ، برایت معجزه می کند !

 

پ .ن : تو این ماه قشنگ دعا در حق همدیگه فراموشمون نشه ...

روايتی از زن ارمني كه مي‌خواست در تابوت شهيد گمنام بخوابد

روايتی از زن ارمني كه مي‌خواست در تابوت شهيد گمنام بخوابد

پرسيدم: براي چه مي‌خواهي ببري؟ جواب داد: مادر من 95 سالش است و فوق‌تخصص قرنيه چشم. به من گفته دنبال اين شهيدان گمنام برو و ...

به گزارش خبرگزاري دانشجو، حسين يكتا در طرح ضيافت انديشه نخبگان دانشجويان دانشگاه شريف در خصوص نزديك بودن ظهور امام زمان (عج) به سخنراني پرداخت.
متن كامل سخنراني به شرح زير است:
شما به ضيافت انديشه آمده‌ايد كه پس از آن وارد ماه رمضان مي‌شويم ما هم به جبهه و يك مهماني رفته بوديم و اعتقاد ما اين است كه اين برنامه مهماني در مهماني ضيافت انديشه مي‌شود.
ضيافت انديشه خروجي مناسبي داشته است ما مانند آن هشت سال پشت در بهشت خدا را نفهميديم كه ما را بيرون كردند و اين زمان يك ماهه ماه مبارك رمضان هم تمام مي‌شود.
هر كسي اگر چيزي به دست آورد خوب استفاده مي‌كند.
من در اين چند روز كتابي را در خصوص بچه‌هاي اسير مطالعه مي‌كردم كه متوجه شدم بچه‌هايي كه اسير شدند يك سبك زندگي‌اي داشتند كه همان مشكلي است كه همه ما با آن مواجه هستيم.
در آن كتاب خواندم كه رزمنده‌اي در حال نماز و به قنوت ايستاده بود كه عراقي‌ها به پشت در اين اردوگاه آمدند و با باتوم به نرده‌هاي آهني مي‌كشيدند و مي‌گفتند نمازت را تمام كن در حالي كه آن بچه در حس خودش بود و نماز مي‌خواند كه سپس عراقي‌ها وارد اردوگاه شدند و اطراف اين اسير مي‌چرخيدند و نگاهش مي‌كردند كه چرا نماز و قنوتش را نمي‌شكند.
نماز اين اسير تمام شد و عراقي‌ها دو دست او را به پنجره اردوگاه بستند و با باتوم و ميلگرد آنقدر زدند تا مچ‌هاي دو دستش شكست سپس رهايش كردند و فردا صبح دوباره روي دست هاي شكست‌اش ضربه زدند و آن را خرد كردند و سپس دستش را باز كردند.
آن رزمنده به گوشه اردوگاه آمد و به نماز ايستاد كه عراقي‌ها پس از پايان نماز او را به سمت فاضلاب دستشويي بردند و گفتند كه وارد فاضلاب شود كه نپريد و سپس هلش دادند و سرش را با چوب زير فاضلاب كردند و سپس آن را بيرون كشاندند.
تمام اين شكنجه‌ها به خاطر يك دو ركعت، قنوت و نماز بود.
در مسجد دانشگاه مي‌ريم و نماز مي‌خوانيم و خواب‌مان مي‌برد و نمازمان كم و زياد مي‌شود.
بچه‌ها تمام رزمنده‌هايي كه شهيد شدند را روز قيامت آنها را از زير خاك بيرون مي‌آورند.
در آن كتاب نوشه شده بود: ما رابا يك كاميون به بصره آوردند و يك بازجويي ساده انجام دادند من هم كه دست و پايم تركش خورده بود در يك بيابان خالي‌يمان كردند و شكم و صورت ما روي زميني كه منطقه آن حصاركشي شده بود قرار گرفت.
ديدم كه كنار من يك رزمنده‌اي در حال درد كشيدن است و پرسيدم چي شده است؟ و احساس كردم كه يك تركش به پشت او وارد شده كه داد و فرياد كردم و يك عراقي با يك جعبه آچار آمد و يك درفش كفاشي كه در آن بود را بيرون آورد و با هم درفش پيراهن و زخم آن رزمنده را پاره كرد.
سپس انبردست را از داخل جعبه خارج كرد و با آن تركش را گرفت و پيچاند و از داخل نخاع و ستون فقرات آن رزمنده را بيرون كشيد و در آن لحظه تمام بچه‌هايي كه صحنه را ديدند ذكر يا قمربني‌هاشم مي‌گفتند و آن رزمنده كه سن زيادي هم نداشت دستش را در دستان من فشرد و آخ نمي‌گفت تا داغ به جيگر عراقي‌ها بگذارد و سپس عراقي پيراهنش را كه كثيف بود بر روي زخمش انداخت و رفت.
من از او پرسيدم كه خوبي؟ كه من را نگاهي كرد و چشمانش را بست و شهيد شد و سپس عراقي‌ها مقداري آن طرف‌تر در يك چاله انداختند و رفتند.
آنچه در جبهه گذشت يك جمله بيشتر نبود يك عده اسير تكليف بودند، ‌يكسري مست ليلي جماران بودند و تا مست نشوي كار حل نمي‌شود.
مستي عشق خدا، مستي ديدن رخ مهدي زهرا عقل را از سر و هوشت خارج مي‌كند و به همين دليل رفقا و بچه‌هاي ضيافت انديشه امروزه حاكميت شهدا بر دل‌هاست مي‌خواهي بپذير مي‌خواهي نپذير.
صبح بسيار نزديك است چرا ما پشت خاكريز با آن همه غصه شاد بوديم ولي الان با اين همه امكانات خوش نيستيم؟
بعضي اوقات خاطرات را كه براي بچه‌ها تعريف مي‌كنيم مي‌پرسند حاج آقا راستي جنگ بوده؟ افسانه است؟ راست است؟
علي فردپور براي روحيه دادن به رزمنده‌ها روي خاكريز رفت و اذان گفت و همين رزمنده در عمليات چنگوله، مهران و عاشوراي 2 تير خورد و مفقود شد و استخوانش هم پيدا نشد.
براي هر نفري بين خود و خدايش در هر مقام و ادبياتي يك لحظه، پشت خاكريز گرفتار مي‌شود كه بايد اذان بگويي حتي به انجام يك ثواب، ترك گناه و يا دل دادن به امام زمان باشد.
بچه‌هاي ضيافت انديشه خيلي خداوند خاطرتان را قبل از ماه رمضان خواسته تا پچ پچي يواشكي در گوشت بگويد.
ضيافت انديشه و ماه رمضان و شب قدر هم تمام مي‌شود ما قدر شب‌هاي قدر شب‌هاي عمليات را قدر ندانستيم.
مراقب باشيد به اندازه يك سال براي‌تان مي‌نويسند بابا شهدا قدر امام زمان را ديدند و به هيچ كس قول نداد‌ه‌اند كه اين ماه رمضان آخرين ماه رمضان است.
ما قدر جبهه را ندانستيم و بيست سال در به در شماها هستيم و به بهانه شما اردو، راهيان نور و برنامه مي‌آييم.
يكي دنبال جنازه مي‌دويد تا تابوت شهيد گمنام را بگيرد پرسيدم: براي چه مي‌خواهي؟ گفت: مادرم گفته تابوت شهيد گمنام را به خانه بياور.
پرسيدم: براي چه مي‌خواهي ببري؟ جواب داد: مادر من 95 سالش است و فوق‌تخصص قرينه چشم مي‌باشد و به من گفت دنبال اين شهيدان گمنام برو و زماني كه شهيدي را دفن كردند تابوتش را برايم بياور زيرا ما ارامنه رسم داريم كه ما را با تابوت در قبر بگذارند.
مادرم گفت اگر مي‌شود جنازه مرا داخل تابوت يكي از شهدا بگذاريد.
به حضرت عباس قسم شهيدان زنده‌اند من تا صبح مي‌توانم تصرف و مديريت شهدا در زندگي دختران و پسرها را بگويم.
شهيد احمدي‌روشن زنده است چرا مي‌گويند گوش را زير قبه امام حسين نبريد زيرا آتش به آن حرام مي‌شود و چرا ماها مي‌رويم در قبه امام حسين، در مجلس آن امام و در مجلس ضيافت انديشه و اوضاع‌مان خراب مي‌شود چون باز گناه مي‌كنيم.
شهدا مي‌خواستند، مي‌شد اما الان مي‌خواهي نمي‌شود.
ورود به خانه اهل بيت زوري نيست بلكه محبتي است؛ عاشق، معشوق و رفيق شويد.
هنوز گذر شما به شب اول قبر نيفتاده است اگر امام عصر نيايد بگويد اين فرد براي من است ولش كنيد پدرت را در مي‌آورند شهدا به امام زمان راست گفتند.
امام خميني گفت: من انتظار ز نيمه خرداد كشم و 14 خرداد فوت كردند و مقام معظم رهبري مي‌فرمايند من دلبسته يار خراساني خويشم حكيم حرف بي‌حكمت نمي‌زند، اي رفيق برو جاي خودت را در اين پازل پيدا كن.
در گفتمان ادب و اخلاق جا مانده‌ايم و ارباب ما در اين دنيا در حال يارگيري است در حالي كه ما جا مانده‌ايم برويد يك فكري كنيد.
وقت بسيار است سرعت عالم تند شده فتنه پس از فتنه است خبر پس از خبر است پس خبري در راه است و خداوند دنيا را براي يك خبرهاي مهم در حال آماده كردن است.
آيا دل من و تو هم آماده است؟ و اين را شهدا در جنگ فهميدند كه عمليات نزديك است و آنها خوب از فرصت استفاده كردند و رفتند.
امام عصر دل تك به تك ما را رصد مي‌كند و دائم به دل ما سر مي‌زند و كساني ديگري در آن دل لانه كرده‌اند و به همين خاطرما جا مانده‌ايم.
اگر كسي درس نخواند در دانشگاه بماند حرام است زيرا اين همه بيت‌المال در دانشگاه خرج مي‌شود.

سحرهاي رمضان غذاي سرخ شده نخوريد

سحرهاي رمضان غذاي سرخ شده نخوريد

رییس نظام پزشکی خراسان شمالی با اشاره به فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، تاکید کرد: با توجه به گرمای زیاد هوا و مدت زمان طولانی که افراد باید روزه باشند برای جلوگیری از تشنگی از خوردن غداهای سرخ شده خودداری کنند.

دکتر "محمد حسین انصاری مود" در گفت و گو با ایسنا- افزود: غذاهای سرخ شده در طول روز ایجاد عطش می‌کنند وبدن افراد آب زیادی می‌طلبد.
وی ادامه داد: در زمان سحر از خوردن چای به دلیل اینکه ادرار آور است و سبب دفع نمک ازبدن و ایجاد تشنگی می‌شود پرهیز شود.
انصاری مود گفت: افراد به جای نوشیدن چای میوه جاتی مانند هندوانه و طالبی مصرف کنند.
وی با بیان اینکه افراد در زمان سحر ازغذاهای دیرهضم به منظور جلوگیری از گرسنگی در طول روز استفاده کنند، اظهار كرد: غلات، نان سبوس‌دار، حلیم و آش‌هایی که به وسیله برگ چغندر پخته می‌شوند بسیار مناسب هستند.
این مقام مسوول، تصریح کرد: به هیچ عنوان از آرد سفید به دلیل اینکه تصفیه شده است و خیلی زود جذب بدن می شود استفاده نشود.
وی با ذکراینکه یکی از راه‌های بسیار خوب جهت جلوگیری از گرسنگی در طول روز خوردن مواد غذایی فیبردار در هنگام سحر و افطار است، توضیح داد: بادام، نخود سبز و بادمجان غذاهایی هستند که دارای مقدار فروانی فیبر است.
رییس نظام پزشکی خراسان شمالی، تصریح کرد: افراد به منظور جلوگیری از بروز تشنگی در طول روز از خوردن مواد غذایی تند خودداری کنند.
وی خاطرنشان کرد: افراد برای خوردن سحری وقت بگذارند و به آرامی آن را بخورند و بعد از خوردن سحری به طور جدی از دراز کشیدن به مدت یک ساعت خودداری کنند.
انصاری مود ادامه داد: در هنگام افطار نیز افراد روزه خود را با یک چای کمرنگ ولرم همراه با خرما باز کنند.
وی گفت: بهتر است در هنگام افطار کمی نان و پنیر و یا سبزی خورده شود سپس بعد از یک ساعت شام که می‌تواند شامل برنج، گوشت و یا آش باشد مصرف شود و بعد از یک ساعت نیز میوه خورده شود.
این مقام مسوول، تاکید کرد: افراد به جای خوردن شیرینی جاتی مانند زولبیا و بامیه، خرما استفاده کنند.
به گفته وی طی این ماه باید پروتئین، سبزی‌جات، میوه‌جات، لبنیات، نشاسته و مایعات استفاده شود.
رییس نظام پزشکی خراسان شمالی، توضیح داد: افراد از قرار گرفتن در آفتاب مستقیم برای جلوگیری از تبخیر آب بدن و همچنین از گرفتن روزه بدون سحری به منظور اینکه سبب کاهش قند خون، کاهش مایعات، افت فشار خون و عدم توانایی در انجام کار می‌شود، خودداری کنند.
وی افزود: بیمارانی که همیشه دارو مصرف می‌کنند و یا بیماران مبتلا به سنگ کلیه، قند خون، ناراحتی‌های گوارشی، خانم‌های باردار، پیرزن و پیرمردها حتما قبل از شروع این ماه مبارک و برای گرفتن روزه به پزشک مراجعه کرده و راهنمایی‌های لازم را دریافت کنند.

زيارت اهل قبور/ فاتحه اي نثار آيت الله بهاءالديني

زيارت اهل قبور/ فاتحه اي نثار آيت الله بهاءالديني

عيادت امام زمان(عج) از مرجعي كه به توصیه رهبر انقلاب عمل کرد

در زمان رياست جمهوري آیت الله خامنه ای، آقا با آقاي بهاءالديني (ره) ارتباطي نداشتند. آقاي فاطمي‌نيا رابط آشنايي شدند و رابطه آقا و آقاي‌ بهاءالديني خيلي نزديك شد .بعد از رهبري مقام معظم رهبری، آقاي بهاءالديني کسالتی پیدا کرده بودند و بيمارستان هم نمي‌رفتند .آقای خامنه‌ای به آقای فاطمی‌نیا گفته بودند که به آقای بهاءالدینی بفرمایید که حتماً دکتر بروند.

بالاخره به آقاي بهاءالديني گفتند كه آقا گفتند شما حتماً بيمارستان برويد.

خلاصه به خاطر دستور آقا، ایشان می‌آیند تهران بیمارستان خاتم و مدتی بستری می شوند برای معالجه .

اين را آقاي صديقي مي‌گفت، مي‌گفت من رفتم عيادت‌شان و به آقاي بهاءالديني گفتم آقا حالتان بعد از عمل چه طور است؟

آیت الله بهاءالديني گفتند: الحمد لله! الحمد لله! ما به حرف اين سيد(آیت الله خامنه‌ای) گوش كرديم، آمديم بيمارستان، آقا (امام زمان) آمد ملاقات ما.

*

شهيد صيادشيرازي نقل ميكرد كه بعد ازعمليات كربلاي 4 كه شكست سنگيني خورديم من كه خيلي ازنظر روحي به هم ريخته بودم باخودم گفتم كه بروم محضرآيت الله بهاءالديني وكسب روحيه كنم و برگردم. بدون اينكه به كسي چيزي بگويم به راننده ام گفتم كه پاشو بريم! گفت كجا؟ تا وقتي كه به درب خانه آيت الله بهاءالديني رسيديم به او نگفتم كجا ميرويم. وقتي درزدم (ساعت 2 شب كه حتي وقت نمازشب هم نبود) ديدم ايشان بالباس كاملا آماده در را بازكردند وقتي رفتم تو ديدم كه بساط چايي و ميوه هم آماده شده. خيلي تعجب كردم. پرسيدم آقا مهمان داريد؟ ايشان دستش را به طرف من درازكردند و فرمودند بله مهمان دارم! والحمدالله رسيد.

شهیدان غلامحسین افشردی، مصطفی ردانی پور، حسین خرازی و مجید بقایی در محضر مرحوم آیت الله بهاءالدینی

*

«شبي در حسينيه آيت‌الله سيد رضا بهاءالديني‌ (از علماي بزرگوار) نشسته بودم. ناگاه فردي با ظاهري آراسته، قيافه‌اي مرتب که شخصيتي آبرومند از خود نشان مي‌داد وارد شد و در گوشه‌اي نشست.

لحظاتي بيش از ورود آن مرد نگذشته بود که ناگاه آيت‌الله بهاء‌الديني اشاره‌اي فرمودند و من به حضورشان شتافتم.

امر کردند که فلان مبلغ به اين شخص بدهيد. بنده هم اطاعت کردم. آهسته کنار او نشستم و شروع به سلام و احوالپرسي کرده، طوري که متوجه نشود و ديگران هم مشاهده نکنند، پول را در جيب او گذاشتم.

نماز تمام شد و او از حسينيه خارج شد. پس از چندي معلوم شد که وي در شهر خود توانايي مالي داشته، اما در مسافرت بي‌پول شده، ولي براي حفظ آبرو و شخصيت خود توان اظهار فقر و بي‌پولي نداشته است.

___20101028_1439021929.jpg

آیت الله بهاءالدینی و حاج آقا دولابی

آقازاده اي كه به جاي خارج رفتن، ماند و شهيد شد

مزار شهدا/ يادي از شهید «سید سعید پور جندقی»

آقازاده اي كه به جاي خارج رفتن، ماند و شهيد شد


در ناز و نعمت زندگی کردن و دست کشیدناز همه آن لذت های دنیایی کار همه کس نیست به جز افرادی که چشم سر را بسته و چشم دل را بر خوبیهای جاودانه باز کرده بود. شهید سید سعید پور جندقی یکی از همان عارفانی است که در جبهه به این مقام رسیده است.

از اون آقا زاده ها نبود که به خاطر سوء استفاده از موقعیت شغلی آقا جون، پولدار شده باشه. پدرش کشاورز زحمتکشی بود که از راه حلال و از دل زمین ثروت حلالی به دست آورده و بعد از مرگش سعید وارث هکتارها زمین مرغوب و ثروت قابل اعتنایی شده بود و می‌توانست مثل برادرانش در بهترین دانشگاه های دنیا ادامه تحصیل دهد. یک برادرش فرانسه درس می خواند و یکی دیگر ساکن آلمان بود.

زمانی که داشتن پیکان یعنی داشتن بهترین ماشین، آقا سعید «بی ام و» داشت اما با یک موتور داغون به مسجد می آمد تا نمازش را به جماعت بخواند.

یک روز به او گفتم: چرا با ماشین به مسجد نمی آیی؟

گفت: چطور ماشین شخصی سوار شوم در حالی‌که خیلی ها با دوچرخه یا پای پیاده و از راه طولانی به مسجد می آیند.

یک شب مهمانشان بودم. آخر شب مادرش دو دست رختخواب شیک و تمیز برایمان پهن کرد. مادر که رفت سعید بلافاصله رختخوابش را جمع کرد و پوتین هایش را گذاشت زیر سرش و همان جا روی فرش خوابید.

گفتم: مطمئنی موجی نشدی؟

لبخندی زد و گفت: اگر در رختخواب نرم بخوابم لذت آن اجازه حضور در جبهه را از من می گیرد.

سید سعید درس خوان، زیبا و پولدار بود. اهل نماز شب و زیارت عاشورا بود.

دیپلم را که گرفت با آنکه بهترین رشته دانشگاه، قبول می شد یکسره به دانشگاه جبهه رفت . مدت‌ها جنگید و آخرین مسولیتش جانشین تدارکات لشکر ثارالله بود.

مرداد ماه سال 62 ازدواج کرد. فردای روز عروسی، دقیقا فردای روز عروسی اش به جبهه رفت تا در عملیات والفجر 3 (آزاد سازی مهران) شرکت کند و یک هفته بعد پیکر غرق به خونش را آوردند. سید سعید پور جندقی در سن بیست سالگی به شهادت رسید. (منبع: خبرگزاري فارس)

سلام و .... تمام

 

رزمی کار بود و خوش هیکل

قبل از اذان صبح دیدم ایستاده به نماز شب

با اون هیکل درشتش مث یه بچه سرش رو انداخته بود پایین

با یه آرامش خاصی حمد و سوره می خوند

رفت و رفت تا اینکه رسید به تشهد

یهو دیدم یه تیر اومد و خورد به سینه اش

نمی دونم تیر از کجا پیداش شد

درد می کشید و به روی خودش نمی آورد

نمازش رو نشکست تا اینکه افتاد

دویدم و رفتم بالای سرش

دیدم آروم داره سلام آخر نماز رو میگه:

السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

همراه نمازش تموم کرد...

منبع: کتاب روایت مقدس ، صفحه ۲۰۵

کتاب روزگاران ، جلد ۱ ، صفحه ۵۵

يا امام「 رضـ ــا 」(ع) ♥

دل مــن گـــم شد ، اگر پیدا شد

بسپارید امانات
رضـ ــا(ع)

و اگر از تپش افتاد دلـــم


ببریدش به ملاقات
رضـ ــا(ع)

از
رضـ ــا(ع) خواستــ ه َم تا شاید

بگذارد که غلامش بشوم


همــ ه گفتند محال است اما


دلخوشم مــن به محالات
رضـ ــا(ع)

سه سال برایت کافی بود ...

 

سه سال برایت کافی بود ...

خدا تو را برای تاریخ مقدر کرده بود تا چیز را به ادراک برسیم


اما عجب تقدیري داشتی اي دخت آفتاب !


بی بی !


گله مندم از بعضی حرف هایی که به تو نسبت میدهند


میگویند وقتی طَبَقِ
ع ش ق را برایت آوردند ، گمان کردي طعام است !

این برایم غیر قابل پذیرش است


چگونه ممکن است که کسی تمام هستی اش را از طعام تشخیص ندهد؟


حال آنکه حتی بوي عشقش را از فرسنگ ها فاصله استشمام میکند؟ ... بگذریم


و سه سال برایت کافی بود


تا بشوي شبیه ترین به مادر ...


تو اگر18 ساله میشدي چه میکردي؟

مادرم ...

 

مادرم ... قلبم ...


خدا مـی داند کـﮧ بـی شما غم ها مرا مـی کشند


و بـی دستگیری مخفیانـﮧی شما روحم زیر این حملات تکـﮧ تکـﮧ می شود


بـی بـی ام ...


برای چـﮧ زمان ها اینقدر سخت مـی گذرند و نمـی آید گشایش شما ؟!


با قلب من چـﮧ کردید کـﮧ اینگونـﮧ با خود مجنون وار اسم تان را نجوا مـی کنم


و کسـی نمـی یابم برای التیام بخشیدن بـﮧ دردهایم جز خودتان ؟!


بـی بـی قرارمان عشق بود ... ولـی ... تنها نصیب ما شده سوختن ...


بــﮧ تــنــگ آمــده نــفــس . . . خــودت بــﮧ فــریــاد رس

بر خاک افتادن ...

بر خاک افتادن ...

لیاقت و سعادت می خواهد، اگر که در برابر خداوند متعال باشد ،

ذلت و شقاوت می خواهد ، اگر در برابر غیر خدا باشد ؛

لیاقت و سعادت برایت آرزو دارم ...

چگونـه ۱۰۰ سالـه شویـم؟

قطعاً ژن ها نقش اساسی در تعیین طول عمر انسان ها را بر عهده دارند، اما پزشکان با ارائه راهکارهایی موثر از ابتلا به بیماری های مزمن پیشگیری کرده اند و راهکارهای داشتن عمری طولانی را ارایه داده اند. در ادامه ایمیل به ۱۲ راهکار ساده که باعث تضمین سلامتی و داشتن عمری طولانی خواهند شد، اشاره می کنیم که امیدواریم شما دوستان پرشین استار از کاربرد آنها کوتاهی نکنید.

1. سیگار نکشید

چهار سال پس از ترک کردن سیگار، شانس افراد سیگاری برای ابتلا به حمله های قلبی همانند فردی خواهد بود که هیچ گاه سیگار نکشیده است. همچنین پس از ده سال ترک سیگار، خطر ابتلا به سرطان ریه به صفر خواهد رسید.


2. ورزش کنید

روزانه سی دقیقه ورزش می تواند نیاز بدن به فعالیت فیزیکی را تامین کند. سعی کنید روزانه سه مرتبه و هر مرتبه ده دقیقه پیاده روی کنید.


3. روزانه پنج وعده غذایی میل کنید

خوردن میان وعده های سالم، می تواند انرژی یک روز شما را تامین کند.


4. آزمایشات غربالگری انجام دهید

احتیاجی به انجام تست های سخت و هزینه بر نیست. می توانید برای آگاهی از وضعیت بدنتان، این آزمایشات ساده را به صورت متناوب و مرتب انجام دهید.


5. به مقدار کافی بخوابید

برای افراد بالغ، هفت الی هشت ساعت خواب شبانه توصیه می شود. اگر شب ها دیر به رختخواب می روید، باید بدانید که محرومیت از خواب، خطر ابتلا به سرطان و بیماری های قلبی را افزایش می دهد.


6. با دکتر خود راجع به مصرف آسپرین با دوز پایین مشورت کنید

مصرف روزانه یک عدد قرص آسپرین ۸۱ گرمی می تواند از حمله قلبی، سکته مغزی و حتی سرطان پیشگیری کند. البته مصرف آسپرین بدون عوارض جانبی نخواهد بود، پس بدون مشورت با پزشک خود شروع به مصرف این قرص نکنید.


7. فشار خون خود را چک کنید

فشار خون که به قاتل خاموش نیز معروف است، ممکن است پایان غم انگیزی بهمراه داشته باشد. پس فشار خون خود را به صورت مرتب چک کرده و سعی کنید آن را ثابت نگه دارید. در خصوص آگاهی از فشار خون نرمال خود، با پزشک مشورت نمایید.


8. معاشرت کنید و روابط دوستانه خود را گسترش دهید

تنهایی، استرس به همراه خواهد داشت. با دوستان و خانواده خود معاشرت کنید. حتی اگر امکان چنین کاری برایتان آسان نیست به هر شکلی که شده سعی کنید از تنهایی دوری کنید؛ حتی با نگهداری از حیوانات خانگی در منزل.


9. پرهیز از چربی های اشباع شده

چربی های اشباع شده باعث افزایش کلسترول خون می شوند. چربی های موجود در کره، شیر، گوشت قرمز و … از این دسته هستند. در مقابل این نوع چربی های مضر، مواد غذایی ای با چربی های اشباع نشده وجود دارند که تاثیری در بالا بردن کلسترول ندارند.


10. دوری از افسردگی

افسردگی نه تنها از نظر روحی انسان را تضعیف می کند، بلکه از نظر جسمی نیز ضررهای جبران ناپذیری به همراه خواهد داشت. افسردگی می تواند در افراد مبتلا به بیماری های قلبی و دیابت، احتمال مرگ زودرس را تا ۳۰٪ افزایش دهد.


11. پرهیز از استرس

پزشکان معتقدند که حتی ۱۵ کیلو اضافه وزن؛ از یک زندگی همراه با استرس بهتر است.


12. داشتن هدف در زندگی

امید داشتن نتیجه ی هدف داشتن در زندگی است. در زندگی هدف داشته باشید تا با امید بیشتری به زندگی ادامه دهید و از زندگی خود لذت ببرید.


به نقل از : سالم زی

تغذیه سالم در ماه مبارک رمضان

تغذیه صحیح در ماه رمضان بسیار اهمیت دارد و باید مواد غذایی نظیر گوشت، مرغ، ماهی، لبنیات و سبزی ها، قسمت اعظم رژیم غذایی شخص را در برگیرد.

مصرف تمام مواد غذایی باید روی اصول و برنامه باشد.مثلا اگر می گوییم لبنیات خوب است، باید در نظر داشته باشیم که مصرف بالای لبنیات بدون مصرف آب به میزان کافی، ایجاد سنگ های مجاری ادراری را بسیار افزایش می دهد.

مصرف مواد پروتئینی (گوشت، مرغ، لبنیات و ماهی) به تنهایی کافی نیست، بلکه در کنار آنها باید از سبزیجات، سالاد، آب و حبوبات استفاده نمود تا از یبوست جلوگیری شود و باید در نظر داشت که مصرف زیاد غذاهای پروتئینی باعث تشنگی می شود.

در خصوص کودکان و نوجوانانی که برای اولین بار روزه می گیرند، باید تمام مواد مغذی در رژیم غذایی آنها گنجانده شود. این نوجوانان باید در وعده سحر به مقدار کافی غذا بخورند و آب میوه هایی مثل هویج و گوجه فرنگی را بسیار مصرف نمایند.

چگونگی روزه گرفتن در ماه رمضان

روزه گرفتن در ماه مبارک رمضان منافع معنوی ، فیزیکی ، روحی و اجتماعی به همراه دارد ، ضمن اینکه باید رعایت نکات پزشکی و نحوه تغذیه نیز مورد توجه قرار گیرد. بنابراین نیاز به مصرف غذای زیاد هنگام افطار و سحر نیست ، بلکه آنچه مهم است نحوه رژیم غذایی در این ماه است.

بدن مکانیسم های تنظیم کننده ای دارد که در طی روزه داری فعال می شوند و سوخته شدن مؤثر چربی بدن در این ماه رخ می دهد. یک رژیم غذایی متعادل برای حفظ سلامت و فعالیت فرد در طی ماه رمضان کافی است. اختلالات بوجود آمده در این ماه ناشی از مصرف زیاده از حد غذا ، مصرف نامتعادل غذا و خواب کم است .

سحر:

سحری را سبک مصرف کنید.

افطار:

نیاز فوری بدن در هنگام افطار به دست آوردن یک منبع انرژی به شکل گلوکز(قند خون) برای هر سلول زنده به خصوص سلول های مغز و اعصاب است. خرما و آب میوه منابع خوب قند هستند، لذا هنگام افطار مصرف خرما، آب میوه ، سوپ سبزیجات با رشته به منظور حفظ تعادل قند، آب و مایعات بدن توصیه می شود.

شام :

- گروه گوشت: مرغ ، گاو، گوساله، ماهی و …

- گروه نان وغلات: این گروه منبع خوبی از کربوهیدرات های مرکب هستند و تأمین کننده انرژی ، پروتئین، مواد معدنی و فیبرهای غذایی می باشند.

- گروه لبنیات ( شیر ، ماست ، پنیر و…) شیر و محصلات لبنی منابع خوب پروتئین و کلسیم هستند که برای حفظ بافت بدن و عملکرد های متعدد فیزیولوژیک ضروری می باشد.

- گروه سبزیجات : سبزیجات منبع خوب فیبرهای غذایی ، ویتامین A و سایر مواد شیمیایی گیاهی که آنتی اکسیدان هستند، می باشد. این مواد در جلوگیری از سرطان، بیماری های قلبی-عروقی و بسیاری از بیماری های دیگر مفید است.

- گروه میوه ها : میوه را به عنوان آخرین قسمت شام یا فاصله کمی بعد ازشام مصرف کنید تا باعث سهولت هضم غذا شده و از بروز بسیاری از مسائل جلوگیری کند. میوه های ترش ، ویتامین C بدن را فراهم می کنند میوه ها منبع خوبی از فیبرهای غذایی هستند . میوه ها و مخلوطی از مغزها را می توان بعد از شام یا قبل از خواب مصرف کرد.

کاهش وزن و افزایش چربی خون به علت بدخوری و پُرخوری در ماه رمضان

بسیاری از افراد طی این ماه به لحاظ تغذیه دچار بد خوری و یا پُرخوری شده و در تغذیه افراط می کنند به گونه ای که ممکن است، حتی وزن فردی کاهش یافته، اما میزان چربی خونش افزایش یابد، بنابراین علت اصلی این مشکلات افراط در مصرف شیرینی جات است چون شیرینی جات، مواد قندی و چربی ها، به راحتی سلامت مصرف کنندگان را با خطر مواجه می کند. بنابراین باید از مصرف زیاد غذاهای چرب و سرخ کرده به شدت خودداری کرد، چون برخلاف آنچه که مردم گمان می کنند که طی ماه رمضان به واسطه روزه گرفتن وزن افراد کم می گردد و همچنین افرادی که دچار چربی خون بالا هستند ،چربی خون آنها کاهش می یابد، در بسیاری از موارد مشاهده شده که پس از ماه رمضان نه تنها باعث کاهش وزن نشده، بلکه موجب افزایش وزن و چربی هم می شود.
مصرف زیاد مواد غذایی چرب هنگام افطار باعث بی اشتهایی در هنگام سحر می شود، چون هضم چربی ها در بدن نیازمند مدت زمان طولانی تراست، استفاده از خوراکی ها و مواد غذایی تا دیر وقت و به تأخیر انداختن زمان خواب، موجب بی اشتهایی و بی حوصلگی هنگام سحر می شود، بنابراین اگر وعده افطار به صورت مناسب مصرف شود مشکلی برای وعده سحر ایجاد نخواهد شد.

اگر روزه به شیوه مناسب انجام نشود یعنی رژیم غذایی به گونه ای باشد که کالری بیش از حد ممکن وارد بدن شود، به طور حتم به بدن آسیب می رسد. بنابراین اگر روزه داری به شیوه صحیح انجام شده باشد، می تواند با کاهش کالری در بدن، نوع خوب کلسترول یا HDL را در بدن افزایش داده و موجب کاهش کلسترول بد یا LDL شود. در غیر این صورت کلسترول بد خون افزایش می یابد.

4 اصل مهم در رژیمهای لاغری موفق

 

امروزه شما با رژیم‌های غذایی گوناگونی برخورد می‌کنید و یا آگهی‌های فراوانی را می‌بینید که همگی ادعای بهترین راه کاهش وزن را دارند. واقعیت آنست که خیلی از این نوع رژیم‌ها جنبه تبلیغاتی داشته و بعضا نه تنها برای شما کاهش وزن محسوس را ایجاد نمی‌کنند، بلکه شما را از گرفتن رژیم‌های صحیح نیز نا‌امید می‌سازند.
علاوه بر آن، این گونه رژیم‌ها حتی در صورت ایجاد کاهش وزن نیز در خیلی از موارد اثرات گذرا داشته، پس از مدتی علاوه بر بازگشت وزن، شما را با مشکلات عدیده به وِیژه بیماری‌های پوستی و ضعف عمومی همراه خواهند کرد.

یک نکته اساسی در کاهش وزن آن است که شما باید همیشه به خاطر داشته باشید که یک روزه و یک شبه چاق نشده‌اید که به دنبال معجزه‌ای می‌گردید که 12-10 روزه لاغر شوید!!

توجه به کالری موجود در مواد غذایی
آنچه تا امروز در رژیم غذایی زیاد مورد توجه قرار گرفته است اندازه گیری کالری موجود در مواد غذایی است، به طوریکه خیلی از افراد چاق میزان کالری موجود در انواع مواد غذایی را می‌دانند ولی همچنان از افزایش وزن رنج می‌برند. این دقیقا مانند آن است که یک فرد با دانستن همه قوانین رانندگی تنها از طریق خواندن کتاب " آیین نامه رانندگی " راننده خوبی نخواهد شد. لذا دانستن کالری موجود در مواد غذایی برای کنترل وزن خوب است ولی این دانستن به تنهایی کافی نیست!

پس چطور باید پی ببریم که یک رژیم غذایی متعادل است و به کاهش وزن پایدار و بدون عوارض منجر خواهد شد؟

اصول رژیم درمانی در چاقی
در رژیم‌های غذایی نوین به منظور کاهش وزن و برای رسیدن به وزن پایدار و سالم، فقط توجه کردن به میزان انرژی موجود در مواد غذایی کافی نیست، بلکه برای دست یافتن به وزن ایده‌آل باید عادات سالم غذایی ایجاد شود.

ایجاد عادات غذایی صحیح بر 4 پایه اساسی استوار است :

1 - رفتار درمانی
در افراد چاق رفتارها و عادات ناصحیح غذایی است که منجر به چاقی می‌شود. به طور مثال دیده شده افراد برای کاهش وزن، وعده‌های غذایی و یا یک نوع ماده غذایی را از رژیم خود حذف می‌کنند. این شیوه‌ها علمی نیست و حتی اگر کاهش وزنی رخ دهد، این شیوه‌ای نیست که شما به طور طولانی مدت قادر به انجام آن باشید.

در یک برنامه غذایی صحیح ، فرد چاق مراجعه کننده باید تحت نظر پزشک متخصص عادات غلط غذایی خود را اندک اندک از بین برده و شیوه درست غذا خوردن را آموزش ببیند. رفتار درمانی می‌تواند به صورت انفرادی و یا به صورت گروه درمانی باشد. مطالعات گذشته نشان می‌دهند که گروه درمانی اگر به درستی هدایت شود در اصلاح رفتارهای نادرست غذایی تاثیر به مراتب بیشتری خواهد داشت.

2 - حمایت خانواده و شرایط محیط زندگی
یکی از فاکتورهای کمک کننده در کاهش وزن افراد تغییر شیوه ناصحیح زندگی آنهاست. این تغییر شیوه زندگی نیاز به یک کار تیمی دارد که نفر اول این تیم خود فرد است. یعنی تا زمانی که مریض نخواهد، دیگران نمی‌توانند به او کمکی بکنند.

در مرحله بعدی حمایت‌ها و همکاری خانواده خواهد بود که بسیار مهم است و در نهایت متخصص تغذیه با علم و دانش خود این تیم را راهنمایی خواهد کرد. نتیجه مطلوب زمانی حاصل می‌شود که این گروه، به صورت یک تیم هماهنگ و در کنار هم به یک هدف بیاندیشند.
در خانواده ای که همسر و یا سایر اعضاء خانواده فرد را به سوی رژیم نادرست غذایی ترغیب می نمایند، جواب به درمان به مراتب دشوارتر خواهد بود.

3 - ورزش و افزایش فعالیت بدنی
ورزش و فعالیت بدنی جزء لاینفک برنامه کاهش وزن است ، چرا که حتی افراد با وزن طبیعی نیز برای سلامتی خود نیازمند فعالیت بدنی روزانه هستند. برای افراد مبتلا به افزایش وزن، فعالیت بدنی نه تنها برای کاهش وزن بلکه بعد از اتمام دوره درمان ،برای ثابت نگه داشتن وزن آنها نقش اساسی دارد. منظور از فعالیت بدنی فقط رفتن به ورزشگاه‌ها و ورزش سنگین حرفه ای نیست. بلکه با برنامه منظم این فعالیت بدنی حتی در محل کار و زندگی نیز میسر است.

یکی از توصیه‌ها داشتن پیاده‌ روی منظم روزانه بر سطح صاف است که در افراد مختلف با سرعت‌های مختلف صورت می‌گیرد.مهم داشتن فعالیت بدنی منظم در برنامه روزانه افراد است.

4 - انتخاب غذاهای سالم و مطابق با سبد غذایی خانواده
توجه به میزان کالری دریافتی و نیز میزان پروتئین، چربی ، انواع قند و کربوهیدرات‌ها در طی وعده‌های غذایی اهمیت ویژه‌ای در کنترل وزن و حفظ سلامتی افراد دارا است. فرد چاق باید در طی دوره های درمانی با انواع مواد غذایی آشنا شده و بیاموزد که چگونه از انواع گروه های غذایی به میزان مناسب بهره مند شود.

اگر بخواهیم یک رژیم غذایی برای سال‌ها مورد استفاده قرار گرفته و در عین حال وزن فرد نیز پایدار بماند باید آن رژیم غذایی با سبد غذایی خانواده هماهنگ باشد. بر همین اساس است که برای تشخیص اشکالات تغذیه‌ای و نیز هماهنگ شدن با سبد غذایی خانواده در کلینیک‌های رژیم درمانی از بیمار می‌خواهند که میزان غذای دریافتی خود را با یک آموزشی که می‌بینند در مدتی کوتاه گزارش نمایند.

پس از بررسی گزارش غذایی یک فرد، بایستی نهایت سعی به عمل آید که سفره غذایی فرد رژیم گیرنده با سفره غذایی خانواده هماهنگی داشته باشد تا برنامه جدید غذایی پایدار و وزن کاهش یافته ماندگار گردد. باید فرد چاق و یا دارای اضافه وزن بداند که از هیچ ماده غذایی محروم نیست ،بلکه محدودیت وجود دارد نه محرومیت. بر همین اساس در رژیم‌های غذایی جدید، سفره بیمار از سایر اعضا خانوده جدا نیست و همان برنامه غذایی براساس شرایط فرد تعدیل می‌گردد.

رژیم‌های غذایی در پایان باید به تغییر رفتارهای غذایی اعم از انتخاب نوع غذا، حجم وعده‌های غذایی، ساعات غذا خوردن ، نحوه طبخ غذا، سرعت غذا خوردن و نیز گنجاندن فعالیت بدنی و ورزش به عنوان یک برنامه روزانه منجر گردد. در این صورت است که شما یاد خواهید گرفت که چگونه در موقعیت‌ها و مراسم و نیز تعطیلات در حالی که لذت می‌برید وزن کاهش یافته خود را نیز کنترل کنید.

********************

تب‌ مالت در كمين بستني‌ خورها

 

در طول هزاران سال تمدن‌های باستان، یخ را برای غذاهای سرد سرو می‌کردند، 400 سال قبل از میلاد هم ایرانیان یک ماده غذایی سرد اختراع کردند که از گل رز با آب و ورمیشل، یخ با مخلوط زعفران، میوه‌ها و انواع طعم دهنده‌های دیگر ساخته شده بود و در طول تابستان برای خانواده‌هاي سلطنتی سرو می‌شد.

به گزارش ایسنا، در امپراطوری ایران، مردم آب میوه کنسانتره انگور را با برف در یک کاسه قرار می‌دادند و به عنوان درمان می‌نوشيدند، به ویژه زمانی که هوا گرم بود برف را در اتاق‌های سرد زیرزمینی که به عنوان یخچال شناخته می‌شد، نگهداري مي‌كردند و یا از برف تابستانی باقی مانده در بالای کوه‌های پایتخت اکباتان یا هگمتانه که همدان امروز است، استفاده می‌کردند.

نوعی بستنی با نام بستنی سنتی یا ایرانی در ایران رواج دارد که دارای طعم زعفران و رنگ زرد است، این بستنی همراه با خلال پسته و تکه‌های بزرگ خامه بوده و طرفداران زیادی هم دارد.

استفاده برخی كارخانه‌های بستنی‌سازی از شیرخشك‌های نامرغوب یا كهنه

احمدپور، كارشناس بهداشت محيط مركز بهداشت استان کرمان در گفت‌وگو با ایسنا منطقه کویر در رابطه با طعم یک بستنی خوب می‌گوید: طعم بستنی خوب، كاملا به سلیقه فرد بستگی دارد اما آنچه متخصصان تغذیه و كارشناسان كارخانه‌های بستنی‌سازی می‌گویند شامل مواردی از جمله قوام مناسب است؛ اجزای بستنی باید كاملا با یكدیگر مخلوط شده و مخلوط نهایی قوامی یكنواخت داشته باشد، به نسبت سنگین ‌بوده و تا اندازه‌ای قابل جویدن باشد، تمام اجزای تشكیل ‌دهنده آن نيز بايد به نسبت معین(نه بیش از حد) به خوبی با هم مخلوط شده باشند.

وی در ادامه می‌افزاید: یك بستنی خوب باید طعم مناسبی نیز داشته و مواد شیرین‌‌كننده به نسبت مناسب در آن به كار رفته باشد. بستنی كه خیلی شیرین یا بی‌طعم باشد، بستنی مطلوبی به شمار نمی‌رود.

احمدپور در رابطه با درجه حرارت مناسب بستنی اظهار می‌کند: درجه حرارت بستنی هنگامی ‌كه آن را در دهان می‌گذارید، از نظر تشخیص طعم آن اهمیت زیادی دارد، اگر بستنی خیلی سرد باشد، پایانه‌های حس سرما را بیش از حد تحریك كرده و ذائقه به وسیله سرما بی‌حس می‌شود و قضاوت درباره طعم بستنی را برایتان دشوار خواهد كرد.

وی تاکید می‌کند: در صورتی كه بستنی بر اثر بالا بودن درجه حرارت ذوب هم شود، خواص خود را از دست خواهد داد.

كارشناس بهداشت محيط مركز بهداشت استان در ادامه می‌گوید: هر بستنی كه مواد اولیه آن از جنس مرغوب، سالم و بهداشتی باشد، می‌تواند بستنی خوبی باشد، این مواد اولیه نباید به مدت طولانی و به روش نادرست در انبار نگهداری شده باشند، مصرف شیر یا خامه ترش شده با كیفیت پایین و كره نگهداری شده در شرایط نامناسب می‌تواند از كیفیت بستنی بكاهد، برخی از كارخانه‌های بستنی‌سازی از شیرخشك‌های نامرغوب یا مانده استفاده می‌كنند كه كيفيت نهايي محصول را كاهش مي‌دهد.

احمدپور در مورد انبارداری صحیح بستنی تاکید می‌کند: پس از تهیه بستنی، ممكن است توده‌های زیادی از بستنی در سردخانه انبار شوند تا در زمان مناسب به بازار ارائه شوند. اگر بستنی‌ها زمان طولانی در سردخانه بمانند، سفت‌ می‌شوند و طعم‌های نامطلوب سردخانه را به خود می‌‌گیرند، بنابراین محصول نهایی ممكن است كیفیت مطلوبی نداشته باشد.

وی همچنین یادآوری می‌کند: شاید شما هم دیده باشید كه میزان كالري بستني و مواد تشكیل‌ دهنده آن را در جدولی روی پاكت بستنی‌ درج می‌‌كنند، ارزش غذایی بستنی‌ها به ارزش غذایی مواد اولیه كه در ساخت آن استفاده شده است، بستگی دارد.

بستنی در رژیم غذایی روزانه کودکان

مهندس نجفی، کارشناس بیماری‌های معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کرمان در گفت‌وگو با ایسنا- منطقه کویر چربی بستنی را دو تا سه برابر چربی شیر و پروتئین آن آن را كمی بیشتر از شیر عنوان و خاطرنشان مي‌كند: تخم‌ مرغ، میوه و شكر تركیبات دیگر بستنی هستند كه ارزش غذایی آن را افزایش می‌‌دهند البته ممكن است بستني از این نظر، چندان به ذائقه طرفداران رژیم، خوشایند نباشد.

وی ادامه می‌دهد: بستنی یكی از عالی‌ترین منابع انرژی است كه دو تا سه برابر شیر چربی دارد و بیش از نصف مواد جامد آن شكر (ساكاروز و لاكتوز) است، بنابراین باید هنگام خوردن آن حساب كالری‌ها را بكنید اما اگر رژیم افزایش وزن دارید، خوردن این خوراكی انرژی ‌زا را به شما پیشنهاد می‌كنیم.

نجفی می‌افزاید: چون در تهیه بستنی از شیر استفاده شده است، بنابراین شما ویتامین A ، ویتامین B1 (تیامین)، B2(ریبوفلاوین)، B3(نیاسین) و ویتامین E را در بستنی خواهید یافت. اگر هم در تولید بستنی میوه‌ای از میوه‌های تازه استفاده شده باشد، ویتامین C نیز در بستنی شما پیدا خواهد شد. كلسیم و فسفر موجود در شیر بستنی هم برای سلامت استخوان‌ها و دندان‌ها مفید است.

کارشناس بیماری‌های معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کرمان اظهار می‌کند: در عین حال، اگر بستنی بدون افزودنی‌های غیرمجاز رنگی و از نوع پاستوریزه باشد، به دلیل آنکه حاوی مواد لبنی است، تامین‌کننده کلسیم بدن نیز خواهد بود.

وی ادامه می‌دهد: بنابراین توصیه می‌شود بستنی در رژیم غذایی روزانه کودکان، به ویژه گروهی که به اندازه کافی شیر نمی‌خورند، قرار گیرد، البته به افراد چاق یا کسانی که زمینه چاقی دارند، توصیه می‌کنیم در مصرف بستنی احتیاط کنند.

نجفی می‌گوید: با این حال، بستنی‌هایی که از خارج وارد می‌شوند، ممکن است تاریخ مصرفشان گذشته باشد، ضمن اينكه در مورد استاندارد بودن مواد اولیه این محصولات هم نمی توان صد درصد مطمئن بود، بنابراين بستنی‌‌های پاستوریزه کارخانه‌ای داخل، مطمئن‌تر و سالم‌تر هستند.

وی درباره زمان مصرف بستني مي‌گويد: بستنی باید بعد از غذای اصلی مصرف شود تا موجب احساس سیری در فرد نشده و به برنامه غذایی او لطمه‌ای نزند.

کارشناس بیماری‌های معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کرمان یادآوری می‌کند: از مصرف بستني‌هاي رنگي و بستني يخي و تيوپي(شربت در تيوپ پلاستيکي) بدون مشخصات لازم بهداشتي نظیر پروانه ساخت از وزارت بهداشت و درمان آموزش پزشکي جدا خودداري کنید.

وی در ادامه اظهار می‌کند: در صورت تهيه بستني در داخل منزل شير مورد استفاده نخست بايد به خوبي جوشانده سپس مصرف شود.

نجفی تصریح می‌کند: بستني به دليل اينکه از مواد اوليه حساس به آلودگي ميکروبي( مثل شير، تخم مرغ، ژلاتين ) تهيه مي‌شود، از نگهداري آن به مدت زياد در فريزر خودداري کنید.

وی یادآوری می‌کند: استفاده از رنگ‌های شیمیایی مجاز در بستني‌ها تنها در انحصار توليدکنندگان صنعتی داراي پروانه‌هاي بهداشتي لازم از وزارت بهداشت و درمان و تحت نظارت مسوول فنی است بنابراین واحدهاي صنفي و توليد کنندگان بستني سنتي به هيچ وجه مجاز به مصرف رنگ در تهيه بستني نبوده و مي‌توانند بعنوان جايگزين از عصاره ميوه‌ها و کاکائو استفاده کنند.

کارشناس بیماری‌های معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کرمان تاکید می‌کند: از نگهداري بستني و فرآورده‌هاي لبني در مجاورت گوشت، ماهي و سایر موادخام خودداري کنید.

باكتري تب مالت حتي يك ماه پس از توليد در بستني باقي مي‌ماند

دکتر شفیعی، کارشناس مسوول بیماری‌های غیرواگیر واحد مبارزه با بیماری‌های معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کرمان نيز در گفت‌وگو با ایسنا منطقه کوی، بر وجود باكتري‌هاي مفيد پروبيوتيك در بستني تاكيد و اظهار مي‌كند: بستنی هم مانند ماست قابلیت نگهداری باکتری‌های پروبیوتیک را دارد، این باکتری‌ها کپسول‌هایی با قطر بسیار نازک (سایز میکرو یا نانو) دارند و به اصلاح به فلور میکروبی روده انسان و جلوگیری از رشد باکتری‌های بیماری‌زا در روده و ایجاد بیماری‌هاي روده‌ای کمک می‌کنند.

وی می‌افزاید: بسیاری از مردم تصور می‌کنند بستنی می‌تواند به عنوان یک ماده لبنی مناسب مثلا (جایگزین شیر یا ماست) محسوب شود و حتی افراط در خوردن آن نیز ایرادی ندارد! این در حالی است که علاوه بر وجود مقدار زیادی شیرین کننده‌های طبیعی یا شیمیایی، خوردن حتی یک قاشق بستنی مقدار زیادی چربی اشباع شده (حیوانی) وارد بدن می‌کند که اغلب به اندازه نیمی از کل چربی اشباعی است که در روز مجاز به خوردن آن هستيم.

شفیعی تاکید می‌کند: مصرف چربی اشباع شده زیاد موجب چاقی، بیماری‌های قلبی-عروقی و دیگر بیماری‌های خطرناک مشابه می‌شود.

وی ادامه می‌دهد: البته بستنی مواد مغذی با ارزشی نظير پروتئین، کلسیم، ویتامین‌ها، مواد معدنی و انرژی دارد اما به جای آن می‌شود ماست کم چربی یخ زده خورد که همه این مواد را داشته ولی چربی بسیار کمتری دارد.

کارشناس مسوول بیماری‌های غیرواگیر واحد مبارزه با بیماری‌های معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کرمان می‌گوید: در برخی موارد از جمله پس از جراحی لوزه، مصرف غذاهای سرد، مرطوب با طعم ملایم و دارای قوام نرم(از جمله بستنی) در روزهای اول برای بیمار آسان‌تر بوده و از ایجاد خونریزی‌های بعد از عمل پیشگیری می‌‌کند.

وی یادآوری می‌کند: بستنی از جمله غذاهایی است که در برخی افراد موجب حمله میگرنی می‌شود، این غذاها بر روی آزاد شدن سروتونین و نوراپی‌نفرین اثر کرده و موجب انبساط یا انقباض عروق می‌شوند.

شفیعی می‌افزاید: در بین فرآورده‌های لبنی، در صورت استفاده از شیر و خامه غیر پاستوریزه در تهیه بستنی این فرآورده میتواند باعث انتقال بیماری تب مالت شود، ضمن این که بررسی‌ها حاكي از آن است كه به دلیل مقاومت بالا، این باکتری حتی تا یک ماه پس از تهیه بستنی هم می‌تواند داخل این ماده خوراکی باقی مانده و موجب بیماری شود.

وی تاکید می‌کند: شیرهای غیرپاستوریزه هم که به دلیل چربی بالا و طعم خاص خود، مورد توجه عامه مردم است، می‌تواند باعث بروز بیماری تب مالت شود، در صورت تمایل به مصرف شیرهای غیرپاستوریزه، به منظور اطمینان از عدم بروز این بیماري مي‌توان شیر را به مدت پنج دقیقه و به صورت کامل جوشاند.

وی می‌گوید: باکتری بیماری تب مالت تا دمای ۶۷ درجه سانتی‌گراد مقاومت می‌کند و تنها با جوشاندن کامل شیر در این مدت زمان، می‌توان آن را از بین برد.

شفیعی اظهار می‌کند: علائم این بیماری بسیار متنوع بوده و اندام‌های مختلفی را درگیر می‌کند ولی به طور کلی بیماری بصورت حاد یا موذیانه شروع شده و با تب مداوم یا منظم با دوره‌های متناوب، تعریق فراوان بخصوص در شب، خستگی، بی اشتهایی، کاهش وزن، سردرد، درد عضلانی و درد عمومی بدن تظاهر می‌کند.

کارشناس مسوول بیماری‌های غیرواگیر واحد مبارزه با بیماری‌های معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کرمان ادامه می‌دهد: یکی از علل شایع مرگ و میر بر اثر ابتلا به تب مالت مشکلات قلبی است که این باکتری ایجاد می‌کند، همچنین این بیماری می‌تواند به سیستم اعصاب مرکزی آسیب رسانده و باعث مننژیت مغزی شود که ممکن است فرد مبتلا ظرف مدت یک یا دو ماه فوت کند.

وی در پایان با بیان یک پیام بهداشتی خاطرنشان می‌کند: با توجه به فصل گرما و احتمال بروز بیماری‌های منتقله از آب و غذا توصیه می‌شود از خرید هر گونه مواد غذایی نظیر بستنی و .... از فروشندگان غیرمجاز و دوره‌گرد جدا خودداری شود.

«بوی کباب» مستاجر

مردی با تسلیم شکوائیه ای به قاضی شورای حل اختلاف گفت: چندی قبل خانه محقر و مخروبه ای را در چند کیلومتری حاشیه یکی از شهرک های مشهد خریدم اما چون وضعیت مالی مناسبی نداشتم اتاقی را که گوشه حیاط بود اجاره دادم. مدتی از اجاره منزل نگذشته بود که احساس می کردم فرزندان خردسالم دچار افسردگی شده اند. وقتی از سرکار به خانه می آمدم آن ها از من طلب «کباب» می کردند من که توان خرید «گوشت» را نداشتم هر بار با بهانه ای آن ها را دست به سر می کردم تا این که متوجه شدم هر چند روز یک بار از اتاقی که به اجاره واگذار کرده ام «بوی کباب» می آید و همین موضوع باعث شده تا فرزندانم از من تقاضای کباب بکنند.

شاکی این پرونده ادامه داد: دیگر طاقتم طاق شده بود هرچه سعی کردم برای فرزندانم
کباب تهیه کنم نشد این در حالی بود که بوی کباب های مستاجرم مرا آزار می داد به همین دلیل از محضر دادگاه می خواهم رای به تخلیه محل اجاره بدهد تا بیش از این خانواده ام در عذاب نباشند. قاضی باتجربه شورای حل اختلاف که سال هاست به امر قضاوت اشتغال دارد، هنگامی که این ماجرا را تعریف می کرد اشک در چشمانش حلقه زد او گفت: پس از اعلام شکایت صاحبخانه، مستاجر او را احضار کردم و شکایت صاحبخانه را برایش خواندم.

مستاجر که با شنیدن این جملات بغض کرده بود گفت: آقای قاضی! کاملا احساس صاحبخانه را درک می کنم و می دانم او در این مدت چه کشیده است اما من فکر نمی کردم که فرزندان او چنین تقاضایی را از پدرشان داشته باشند. او ادامه داد: چندی قبل وقتی به همراه خانواده ام از مقابل یک
کباب فروشی عبور می کردیم فرزندانم از من تقاضای خرید کباب کردند اما چون پولی برای خرید نداشتم به آن ها قول دادم که برایشان کباب درست می کنم. این قول باعث شد تا آن ها هر روز که از سر کار برمی گردم شادی کنان خود را در آغوشم بیفکنند به این امید که من برایشان کباب درست کنم. اما من توان خرید گوشت را نداشتم تا این که روزی فکری به ذهنم رسید یک روز که کنار مغازه مرغ فروشی ایستاده بودم مردی چند عدد مرغ خرید و از فروشنده خواست تا مرغ ها را خرد کرده و پوست آن ها را نیز جدا کند. به همین دلیل به همان مرغ فروشی رفتم و به او گفتم اگر کسی پوست مرغ هایش را نخواست آن ها را به من بدهد.

روز بعد از همان مرغ فروشی مقداری پوست مرغ پرچربی گرفتم و آن ها را به سیخ کشیدم. فرزندانم با لذت وصف ناشدنی آن ها را می خوردند و من از دیدن این صحنه لذت می بردم. من برای شاد کردن فرزندانم تصمیم گرفتم هر چند روز یک بار از این
کباب ها به آن ها بدهم اما نمی دانستم که ممکن است این کار من موجب آزار صاحبخانه ام شود. قاضی شورای حل اختلاف در حالی که بغض گلویش را می فشرد ادامه داد: وقتی مستاجر این جملات را بر زبان می راند صاحبخانه هم به آرامی اشک می ریخت تا این که ناگهان از جایش بلند شد و در حالی که مستاجرش را به آغوش می کشید گفت: دیگر نگو! شرمنده ام من از شکایتم گذشتم.

منبع: عصرایران

احترام مادر

 

هوا خیلی سرد بود

صبح زود رفتم نون بگیرم

تا اومدم از خونه برم بیرون

دیدم پسرم توی کوچه خوابیده

بیدارش کردم و گفتم: کی از جبهه برگشتی مادر؟

سلام کرد و گفت: نصف شب رسیدم

گفتم: پس چرا در نزدی بیام باز کنم؟

گفت: مادر جون ! گفتم نصف شبی خوابیدین

ممکنه با در زدن من هُل کنین

واسه همین دلم نیومد بیدارتون کنم

پشت در خوابیدم که صبح بشه...

راوی: مادر شهید خوانساری

پیشنهادهای غذایی برای بی‌اعصاب‌ها!

 

حتما اینجا و آنجا خوانده‌اید كه پرخوری عصبی كه تحت استرس اتفاق می‌افتد چیز بدی است و به اضافه‌ وزن منجر می‌شود.

حالا زمانی است كه آن را فراموش كنید، چون اگر غذاها را درست داخل بشقاب بگذارید و وقتی عصبی هستید آن‌ها را بجوید اعصاب‌تان آرام می‌شود. این خبر خوبی است؛ زیرا استرس زیاد در درازمدت خطر فشار خون، بیماری قلبی و چاقی را افزایش می‌دهد.

به گزارش سايت سيمرغ غذاهايي كه معرفی خواهیم كرد، استرس را كاهش مي‌دهند و می‌توانند آسیب‌های ناشی از استرس مزمن را كه به بدن وارد شده كاهش دهند؛ بنابراین وقتی عصبی هستید از این غذاها بخورید و به توصيه‌ها هم عمل كنيد.

روز را با آرامش شروع كنید

صبحانه: دو عدد نان جو همراه بادام خام، گردو، توت خشك و مقداری شیر كم چرب. همه اینها را با یك لیوان آب پرتقال بخورید.

میان‌وعده صبحگاهی: پاپ‌كورن بخورید تا نیاز بدن‌تان از خوردن غذای شور تامین شود و در عین حال كاملا سیر شوید.

-بادام

وقتی كاملا ترمز بریده‌اید بروید سراغ یك مشت بادام. بادام مملو از ویتامین E است؛ آنتی‌اكسیدانی كه باعث تقویت سیستم ایمنی می‌شود. بادام حاوی ویتامین‌های گروه B نیز هست كه كمك می‌كند بدن در شرایط ناخوشایند بتواند خود را جمع‌و‌جور كند. یك چهارم فنجان بادام نیاز روزانه شما به این مواد را برطرف می‌كند. یك راه ساده دیگر خوردن كره بادام بجای كره بادام زمینی در روزهای سخت است.

- جایگزین‌های بادام/ پسته یا گردو

پسته خام یا گردو گزینه‌های مناسبی برای جایگزینی بادام هستند. هر دو اینها كمك می‌كنند تا قلب شما در شرایط پرفشار، فشار مضاعفی را متحمل نشود. متخصصان قلب معتقدند وارد شدن استرس بلافاصله باعث واكنش سریع قلبی عروقی می‌شود كه از آن با عنوان فرار یا پرواز یاد می‌شود. وقتی استرس به بدن وارد می‌شود هورمون آدرنالین فشار خون را افزایش می‌دهد تا انرژی مضاعفی را برای بدن فراهم كند؛ بنابراین برای دویدن به سرعت برق‌و‌باد، انرژی كافی در اختیار خواهید داشت؛ ولی چون ما به ندرت در چنین شرایطی قرار می‌گیریم (كه واقعا نیاز به دویدن و پریدن داشته باشیم) پس بهترین كار جلوگیری از وارد شدن این فشار به قلب است. نتایج مطالعه‌ای كه در سال 2007 در دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا انجام گرفته، نشان می‌دهد خوردن 45 گرم (تقریبا یك مشت) پسته در روز فشار خون را كاهش می‌دهد؛بنابراین قلب شما نیازی به اضافه‌كاری نخواهد داشت. محققان دریافته‌اند گردو نیز فشار خون را كاهش می‌دهد (چه در شرایط استراحت چه در شرایط استرس)، می‌توانید 30 گرم گردو را با سالاد یا نان جو و پنیر بخورید.

-بستنی ضداضطراب و ضدفشار خون اما آووكادو يك چيز ديگر است

دفعه بعد كه دچار استرس شدید و هوس خوردن یك چیز چرب كردید بجای بستنی با آووكادو گرسنگی و ولع خود را به غذا تسكین دهید. آووكادو علاوه‌ بر رفع گرسنگی، به‌دلیل محتوای بالای چربی تك رشته‌ای غیراشباع و پتاسیم می‌تواند باعث كاهش فشار خون شود. یكی از بهترین راه‌ها برای كاهش فشار خون بالا خوردن مقدار كافی پتاسیم است.

خوردن نصف یك آووكادو، 500 میلی‌گرم پتاسیم به بدن می‌رساند كه این مقدار بیشتر از مقدار پتاسیمی است كه از خوردن یك موز متوسط وارد بدن می‌شود. می‌توانید با آووكادو یك درسینگ خوشمزه درست كنید. یك آووكادو متوسط را با دو قاشق غذاخوری آب لیمو و فلفل قرمز به حالت پوره در آورید و نوش جان كنید.

درد دل با خدای خویش

گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله
.:: از رحمت خدا نا امید نشید(زمر/53) ::.

گفتم: هیشکی نمی‌دونه تو دلم چی می‌گذره

گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه
.:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::.

گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم

گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید
.:: ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تریم (ق/16) ::.

گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی!

گفتی: فاذکرونی اذکرکم
.:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::.

گفتم: تا کی باید صبر کرد؟

گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا
.:: تو چه می‌دونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63) ::.

گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟

گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله
.:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/109) ::.

گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بنده‌ات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره‌ کنی تمومه!

گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم
.:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::.

گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟

گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم

.:: خدا نسبت به همه‌ی مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::.

گفتم: دلم گرفته

گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا
.:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/58) ::.

گفتم: اصلا بی‌خیال! توکلت علی الله

گفتی: ان الله یحب المتوکلین
.:: خدا اونایی رو که توکل می‌کنن دوست داره (آل عمران/159) ::.

گفتم: خیلی چاکریم!

ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که:

و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره
.:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت می‌کنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا می‌کنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر می‌کنن (حج/11) ::.

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم

گفتی: فانی قریب
.:: من که نزدیکم (بقره/۱۸۶) ::.

گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم.... کاش می‌شد بهت نزدیک شم

گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵) ::.

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!

گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::.

گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی

گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/۹۰) ::.

گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟

گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه/۱۰۴) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم

گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/۲-۳) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟

گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا

.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/۵۳) ::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟

گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله

.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌کنم

گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک

گفتی: الیس الله بکاف عبده
.:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟

گفتی:

یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) ::.

و خدا حسین را آفرید...

اصلن فکرش را هم نکن! دیگر وقت سرپیچی نیست، وقت ابراز چاکری و خوش خدمتی ست. این بار دیگر مجال تعلل نیست فطرس! تو که حکم امان ات را از پر قنداقه حسین برای پر پروازت گرفتی. محض بال و پرت، این بار تو کمی مواظب این قنداقه باش. آخر ما و روزگار با طفل این قنداقه، قصه ها خاهیم داشت. این طفل سر سنگین است، مبادا سر به سرش بگذاری...

به خود ببال که میزبان ِ مهمانی همچون حسین هستی. ای دنیا! مسرور باش که زمین از امشب ستاره ای دارد که در آسمان و تمام کهکشان ها در درخشندگی و بخشندگی، نظیر و مانندی ندارد. سر از پا نشناس زمین. اما وای به حالت، اگر یک روز ساکنانت به او ظلم روا دارند. آنوقت از دنیایت فقط دنائت خاهد ماند. و از آسمان سیاه روزی ات، جهالت خاهد بارید. و آن هنگام دیگر برای بلعیدن اهل زمین دیر است. بگذار همین جا تکلیفمان را روشن کنیم.

و تو ای درخت! به خود بناز، که از چوب های حاصل از شهادت تو، گهواره ای مهیا شود از برای حیات حسین. هم او که روزی می رسد که با شهادت و با خون سرخش، درخت اسلام را سبز تر خاهد کرد. هم او که هم اسم و هم جسمش، حروف مقطعه خاهد شد تا مردانگی را برای تاریخ، تقطیع کند. راستی به دوستان درختت بگو و بسپار که این بار، چوب خود را حرام ِ ساخت نیزه ها و تیر نکنند. آنوقت روزگارت سخت خاهد شد درخت. آنوقت بدبخت خاهی شد درخت! آنوقت هیزم جهنم خاهی شد درخت!

بَه، که چه طفل شیرینی ست این پسر. وَه که چه گهواره ای باشد آن گهواره. الهی که خالی از طفل نماند هیچگاه. چه شانه ای باشد آن شانه، که متبرک است به طره گیسوان حسین. که لابلای زلف سیاه رنگ و مثل شهر فرنگش، شام... را تماشا کند... الهی که این گیسوان مشک افشان، روز و شبی نیاید که پریشان شوند. وای که چه کوچه ای باشد آن کوچه که میانه ی آن، میدانگاه بازی های حسین است. آه... که بازی های کودکی، تمرین بزرگسالی ست. و این قصه سر دراز دارد...

از همین حالا باید فکر فردا را کرد یا علی. از همین جا باید غصه کربلا را خورد یا علی! این طفل نه از این کوچه خیری خاهد دید و نه از همبازیانش در این کوچه. این بار کمی بیشتر مواظب باش، مبادا حسینت در این کوچه ها، کوفیانه زمین بخورد. مبادا طفل بد طینتی سنگی از روی جهالت به پیشانی حسین بزند. خبری از خیزران نیست، ولی «روضه دندان کم نیست». مبادا زخمی به تن حسین برسد. مگر ندیده ای که با هر بار زمین خوردنش، زمین و زمان بهم می خورند. مگر ندیده ای رسول را که برای زمین افتادنش، آشفته از منبر پایین می آید و سراسیمه به سمتش می دود؟

مهد این طفل، آغوش افلاکی فاطمه است، نه خاک و زمین و خارو خاشاکش. هیس...! بچه خابیده! لطفن اسم گودال را پای گهواره نیاورید. شگون ندارد. برایش صدقه کنار بگذارید. برایش قربانی کنید و عقیقه بدهید؛ که طفلی که این سان خرامان آمده، با غمش خانه خراب نکند اهل خانه را.. به زهرا بگو در قنوت نمازش برای این نو رسیده دعا بخاند. به حسن سفارش کن که دست برادر کوچکش را در کوچه ها رها نکند. به زینب بگو دیگر وقت پرستاری است. روزگار غریبی ست، به عباس بگو یک وقت دیر نکند.

و چه عشق و افتخار بزرگی ست، اینکه کسی نفسی رفیق و هم نفس حسین باشد. یا علی! این طفل همبازی می خاهد. کاش این بار نگذاری که کودکت با «دوستان ناباب» رفاقت کند. این عمر سعد بچه تخسی ست، دهانش از همین کودکی بوی گند ِ گندم و طعم لقمه های مسموم می دهد. من چه بگویم آخر که چشم های پر فریب او گواهی می دهند که رفاقت دیرین را حتا، با پر ِ تخت ِ مُلکِ شیرین هم تاق می زند. این دودوزه باز، به درد همبازی شدن با شاه زاده ی علی، حسین ابن علی نمی خورد.

شهر را اگر قدری بگردی، محله های پُر برو بیایی در این حوالی ست. محله ها را اگر کمی بگردی، کوچه های با صفایی در این نزدیکی هاست. کوچه ها را گر بگردی، خانه های پر از نوری در ورای این حصار های کاهگل است. و در دل این خانه ها، خدا می داند که چه بچه هایی که در دامان مادرها تربیت می شوند. بچه هایی که بازی گوش و پر از شیطنت اند و اما توی بازی هایشان در عالم رفاقت، به شیطان آدرس اشتباه می دهند؛ و جان می دهند برای رفاقت کردن، و «جان» می دهند برای «رفیق»! نه یکبار و نه ده بار، و نه صد، بل هزاران بار.

به فدای آن «حبیب»ی که با تمام بزرگی و بزرگواری اش، اختلاف سنی اش را بدست فراموشی سپرد و پای بر روی نفس و «من» گذاشت و قبله بازی و جانبازی اش را از قبل ها و از همان کودکی، «الی الغریب» کرد. اصلن قصه قافیه شدن «غریب» و «حبیب» از زمین های خاکی این کوچه ها شروع شد. از پشت بام خانه ای که از فرط شوقِ وصل ِ طفلی که «غریب» بودن، روی پیشانی اش حک شده بود از همان ابتدا، مرگِ اول را برای «حبیب» رقم زد. آری حبیب، مرگ اول، به از فراق آخر...

خوشا کسی که حبیب دل ِ حسین باشد. بیدار شو حبیب! که حبیبت دارد از راه می رسد. برخیز و از بام ببین که این کوچه خاکی چه نورانی شده. مواظب باش از هول حسین نیفتی زمین. نمی دانم... انگار وقت جان دادن پای معشوق است. نه، نگران نیستم حبیب. «گر نگهدار تو آن است که من می دانم، شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد». آری حبیب، مرگ اول، به از فراق آخر...

شأن نزول «تبارک الله احسن الخالقین» اگر برای توصیف اوصاف خلقت حسین نباشد، پس برای کیست؟ یا علی! قنداقه حسین را از آغوش فاطمه بگیر و با دست خود، بگذار در آغوش محمد (ص). آفتاب طلعت حسین، نوربخشی را آغاز کرده. وقتش رسیده که در گوش این خیر البشر اذان و اقامه خاند. لوح محفوظ خط خطی شده، وقتش رسیده که سرنوشت بشر را از سر نوشت. صدای پر فطرس به گوش می رسد، وقتش رسیده که معادلات جهان به هم بخورد. صدای کاروانی از دور می آید، وقتش رسیده که...

و خدا «حسین» را آفرید تا در خلقت، «تحسین» کند خود را. تا آسمان و ابر، برای باریدن بهانه داشته باشند. تا کربلا نشانه ای برای بودن روی زمین پیدا کند و جان تازه ای برای حیات بگیرد. تا قلب کربلا تا ابد بتپد. تا «نوکری» در عالم، افتخار و نوکران حسین، مفختر ترین های عالم شوند. و خدا حسین را آفرید، که زمین، بی سرور نباشد. و خدا حسین را آفرید که عباس، بی برادر و بی دلدار نباشد. و خدا حسین را آفرید که زینب، بی سالار نماند...

مناجات شعبانیه؛ راز و نیاز خاضعانه مخلوق با خالق

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: مناجات شعبانیه راز و نیاز خالصانه و عاشقانه مخلوق با خالق است و در آن ضمن طلب مغفرت، عزت، آمرزش و بخشش، دستیابی به حوائج دنیوی و و بویژه اخروی، در قالب جملاتی زیبا و دلنشین از خداوند متعال طلب شده است .

بسم الله الرحمن الرحیم

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُکَ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُکَ وَ أَقْبلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُکَ

خدایا بر پیامبر و خاندان پاکش درود فرست، و آنگاه که تو را می‏خوانم و صدایت می‏زنم، صدا و دعایم را بشنو و اجابت کن و آنگاه که با تو نجوا می‏کنم، بر من عنایت کن.

فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْکَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ مُسْتَکِینا لَکَ مُتَضَرِّعا إِلَیْکَ رَاجِیا لِمَا لَدَیْکَ ثَوَابِی

من از همه به سوی تو گریخته و در پیشگاه تو ایستاده‏ام، در حالی که دلشکسته و نالان درگاه توأم و به پاداش تو امیدوار.

وَ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی وَ تَخْبُرُ حَاجَتِی وَ تَعْرِفُ ضَمِیرِی وَ لا یَخْفَی عَلَیْکَ أَمْرُ مُنْقَلَبِی وَ مَثْوَایَ وَ مَا أُرِیدُ أَنْ أُبْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِی وَ أَتَفَوَّهَ بِهِ مِنْ طَلِبَتِی وَ أَرْجُوهُ لِعَاقِبَتِی

آنچه را در دل من می‏گذرد می‏دانی، از نیاز من آگاهی، ضمیر و درونم را می‏شناسی و فرجام و سرانجام زندگی و مرگم از تو پنهان نیست. آنچه را که می‏خواهم بر زبان آورم و از خواسته‏ام سخن بگویم و به حسن عاقبتم امید بندم، همه را می‏دانی.

وَ قَدْ جَرَتْ مَقَادِیرُکَ عَلَیَّ یَا سَیِّدِی فِیمَا یَکُونُ مِنِّی إِلَی آخِرِ عُمْرِی مِنْ سَرِیرَتِی وَ عَلانِیَتِی وَ بِیَدِکَ لا بِیَدِ غَیْرِکَ زِیَادَتِی وَ نَقْصِی وَ نَفْعِی وَ ضَرِّی

در آنچه تا پایان عمرم و از نهان و آشکارم خواهد بود، قلم تقدیرت نافذ و جاری است و افزونی و کاهشم و سود و زیانم، تنها به دست توست.

إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی

خدایا اگر محرومم سازی، کیست که روزیم دهد؟ و اگر خوارم کنی، کیست که یاریم کند؟

إِلَهِی أَعُوذُ بِکَ مِنْ غَضَبِکَ وَ حُلُولِ سَخَطِکَ

خدایا از خشم و فرا رسیدن غضبت، به خودت پناه می‏آورم.

إِلَهِی إِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَیَّ بِفَضْلِ سَعَتِکَ

خدایا اگر شایسته رحمت تو نیستم، تو سزاواری که رحمت گسترده‏ات را بر من عطا کنی.

إِلَهِی کَأَنِّی بِنَفْسِی وَاقِفَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ قَدْ أَظَلَّهَا حُسْنُ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ فَقُلْتَ [فَفَعَلْتَ‏] مَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ تَغَمَّدْتَنِی بِعَفْوِکَ

خدایا گویا چنانم که در پیشگاه لطف تو ایستاده‏ام و سایه‏سار توکل نیکویم بر من بال گشوده و آنچه را تو شایسته آنی گفته‏ای و مرا در هاله‏ای از بخشایش خویش پوشانده‏ای.

إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَی مِنْکَ بِذَلِکَ

خدایا اگر ببخشایی، کیست که از تو سزاوارتر به عفو باشد؟

وَ إِنْ کَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِی وَ لَمْ یُدْنِنِی [یَدْنُ‏] مِنْکَ عَمَلِی فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرَارَ بِالذَّنْبِ إِلَیْکَ وَسِیلَتِی

و اگر اجلم فرا رسیده و کار شایسته‏ای نداشته‏ام که مرا به تو نزدیک سازد، اعتراف به گناه را وسیله آمرزش تو ساخته‏ام.

إِلَهِی قَدْ جُرْتُ عَلَی نَفْسِی فِی النَّظَرِ لَهَا فَلَهَا الْوَیْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَهَا

خداوندا با مهلت و میدانی که به نفس داده‏ام، بر خویش ستم کرده‏ام، پس اگر مرا نیامرزی، وای بر من.

إِلَهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ أَیَّامَ حَیَاتِی فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّی فِی مَمَاتِی

خدایا همواره در طول زندگی، از لطف و احسانت‏ برخوردار بوده‏ام، پس از مرگ هم، لطف خویش از من دریغ مدار.

إِلَهِی کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لِی بَعْدَ مَمَاتِی وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی [تُولِنِی‏] إِلا الْجَمِیلَ فِی حَیَاتِی

خدایا چگونه مأیوس باشم از اینکه پس از مرگ هم نگاه لطف و احسان تو بر من خواهد بود، در حالی که در طول حیاتم، با من جز احسان و نیکی نکرده‏ای.

إِلَهِی تَوَلَّ مِنْ أَمْرِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ

خدایا کار مرا آنگونه به سامان برسان که تو سزاوار آنی (نه آن سان که من در خور آنم).

وَ عُدْ عَلَیَّ بِفَضْلِکَ عَلَی مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ

و با بزرگواریت، به من عنایت کن، بر گناهکاری که در جهل خویش فرو رفته است.

إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَی سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْرَی [إِلَهِی قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَیَ‏] إِذْ لَمْ تُظْهِرْهَا لِأَحَدٍ مِنْ عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ فَلا تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَی رُءُوسِ الْأَشْهَادِ

در دنیا گناهانی را بر من پوشانده‏ای که در آخرت، نیازمندترم که پرده پوشش خود را بر آنها افکنی. چون گناهانم را پوشاندی و بر هیچ یک از بندگان شایسته‏ات فاش نساختی، بر من نیکی کردی، پس در روز قیامت نیز رسوای خلایقم مگردان.

إِلَهِی جُودُکَ بَسَطَ أَمَلِی وَ عَفْوُکَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِی

خدایا جود و بخشش تو، دامنه آرزوهایم را گسترده است و بخشایش تو برتر از عمل من است.

إِلَهِی فَسُرَّنِی بِلِقَائِکَ یَوْمَ تَقْضِی فِیهِ بَیْنَ عِبَادِکَ

خدایا آن روز که میان بندگانت‏به داوری می‏پردازی، با دیدار چهره رأفت‏خود، مسرورم ساز.

إِلَهِی اعْتِذَارِی إِلَیْکَ اعْتِذَارُ مَنْ لَمْ یَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرِی یَا أَکْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ الْمُسِیئُونَ

خدایا پوزش‏طلبی من به درگاهت، عذرخواهی کسی است که از عذرپذیری تو بی‏نیاز نیست، پس عذرم را بپذیر، ای کریمترین بزرگواری که زشتکاران به درگاهش عذر گناه می‏برند.

إِلَهِی لا تَرُدَّ حَاجَتِی وَ لا تُخَیِّبْ طَمَعِی وَ لا تَقْطَعْ مِنْکَ رَجَائِی وَ أَمَلِی

پروردگار من حاجت و نیازم را رد مکن و دست امید و آرزویم را از درگاه خویش، کوتاه مگردان.

إِلَهِی لَوْ أَرَدْتَ هَوَانِی لَمْ تَهْدِنِی وَ لَوْ أَرَدْتَ فَضِیحَتِی لَمْ تُعَافِنِی

خداوندا اگر می‏خواستی خوارم کنی، هدایتم نمی‏کردی. و اگر می‏خواستی رسوایم سازی، از عقوبت دنیا معافم نمی‏کردی.

إِلَهِی مَا أَظُنُّکَ تَرُدُّنِی فِی حَاجَةٍ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی طَلَبِهَا مِنْکَ

خدایا باور ندارم که در حاجتی دست رد به سینه‏ام بزنی، حاجتی که عمر خویش را در پی آن گذراندم و عمری از تو طلبیدم.

إِلَهِی فَلَکَ الْحَمْدُ أَبَدا أَبَدا دَائِما سَرْمَدا یَزِیدُ وَ لا یَبِیدُ کَمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَی

خدایا ستایش ابدی و ثنای سرمدی تنها از آن توست، سپاسی همواره فزاینده و بی‏کم و کاست، آنگونه که تو دوست داری و می‏پسندی.

إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُکَ بِعَفْوِکَ

خدایا اگر مرا به جرمم بگیری، دست ‏به دامان عفوت می شوم.

وَ إِنْ أَخَذْتَنِی بِذُنُوبِی أَخَذْتُکَ بِمَغْفِرَتِکَ

و اگر مرا به گناهانم مؤاخذه کنی، تو را به بخشایشت ‏بازخواست می‏کنم.

وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِی النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّی أُحِبُّکَ

اگر در دوزخم افکنی، به دوزخیان اعلام خواهم کرد که تو را دوست دارم.

إِلَهِی إِنْ کَانَ صَغُرَ فِی جَنْبِ طَاعَتِکَ عَمَلِی فَقَدْ کَبُرَ فِی جَنْبِ رَجَائِکَ أَمَلِی

خدایا اگر در کنار طاعتت، عملم کوچک است، امید و آرزویم بزرگ و بسیار است.

إِلَهِی کَیْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالْخَیْبَةِ مَحْرُوما وَ قَدْ کَانَ حُسْنُ ظَنِّی بِجُودِکَ أَنْ تَقْلِبَنِی بِالنَّجَاةِ مَرْحُوما

خدایا از آستان تو چگونه تهیدست و محروم برگردم، با آنکه گمان نیک من نسبت ‏به جود تو، آن است که نجات یافته و رحمت ‏شده مرا باز گردانی.

إِلَهِی وَ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ وَ أَبْلَیْتُ شَبَابِی فِی سَکْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْکَ إِلَهِی فَلَمْ أَسْتَیْقِظْ أَیَّامَ اغْتِرَارِی بِکَ وَ رُکُونِی إِلَی سَبِیلِ سَخَطِکَ

خدایا عمرم را در رنج غفلت از تو تباه ساختم، جوانی‏ام را در سرمستی دوری از تو هدر دادم،خداوندا آن روزها که به کرم تو مغرور شدم و راه خشم تو را سپردم، از خواب غفلت ‏بیدار نگشتم.

إِلَهِی وَ أَنَا عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ قَائِمٌ بَیْنَ یَدَیْکَ مُتَوَسِّلٌ بِکَرَمِکَ إِلَیْکَ

پروردگارا من بنده توأم و زاده بنده تو. در آستان بزرگیت ایستاده‏ام و کرمت را وسیله تقرب به حضور تو قرار داده‏ام.

إِلَهِی أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَیْکَ مِمَّا کُنْتُ أُوَاجِهُکَ بِهِ مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْیَائِی مِنْ نَظَرِکَ وَ أَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْکَ إِذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ لِکَرَمِکَ

خدایا بنده‏ای زشتکارم که به عذرخواهی آمده‏ام، از نگاه تو شرم نداشته‏ام، اینک از تو بخشش می‏طلبم، چرا که عفو، صفت‏بزرگواری توست.

إِلَهِی لَمْ یَکُنْ لِی حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِیَتِکَ إِلا فِی وَقْتٍ أَیْقَظْتَنِی لِمَحَبَّتِکَ وَ کَمَا أَرَدْتَ أَنْ أَکُونَ کُنْتُ فَشَکَرْتُکَ بِإِدْخَالِی فِی کَرَمِکَ وَ لِتَطْهِیرِ قَلْبِی مِنْ أَوْسَاخِ الْغَفْلَةِ عَنْکَ

آفریدگارا توان آن نداشته‏ام که از نافرمانیت دست‏شویم، مگر آنگاه که به عشق و محبت‏خویش بیدارم ساخته‏ای، یا آنگونه بوده‏ام که تو خود خواسته‏ای. تو را سپاس، که مرا در کرم خویش وارد کردی و دلم را از آلایشها و کدورتهای غفلت از خودت را پاک نمودی.

إِلَهِی انْظُرْ إِلَیَّ نَظَرَ مَنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَکَ وَ اسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِکَ فَأَطَاعَکَ

پروردگارا! مرا بنگر، نگاه آنکه ندایش دادی پس پاسخت گفت، و به طاعتش فراخواندی و به یاریش گرفتی پس مطیع تو گشت.

یَا قَرِیبا لا یَبْعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِّ بِهِ وَ یَا جَوَادا لا یَبْخَلُ عَمَّنْ رَجَا ثَوَابَهُ

ای خدای نزدیک، که از مغروران و فریفتگان دور نیستی،ای بخشنده‏ای که نسبت‏به امیدواران جود و بخششت، بخل نمی‏ورزی،

إِلَهِی هَبْ لِی قَلْبا یُدْنِیهِ مِنْکَ شَوْقُهُ وَ لِسَانا یُرْفَعُ إِلَیْکَ صِدْقُهُ وَ نَظَرا یُقَرِّبُهُ مِنْکَ حَقُّهُ

خدایا! مرا قلبی بخش که شوق و عشق، به تو نزدیکش سازد،و زبانی عطا کن که صداقت و راستی‏اش به درگاهت‏بالا رودو نگاهی بخش، که حقیقتش، زمینه‏ساز قرب به تو گردد!

إِلَهِی إِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ بِکَ غَیْرُ مَجْهُولٍ وَ مَنْ لاذَ بِکَ غَیْرُ مَخْذُولٍ وَ مَنْ أَقْبَلْتَ عَلَیْهِ غَیْرُ مَمْلُوکٍ [مَمْلُولٍ‏]

خدایا! آنکه به تو معروف گردد، ناشناخته نیست،آنکه به تو پناه آورد، خوار و درمانده نیست،و آنکه تو، به او روی عنایت آوری برده دیگری نیست،

إِلَهِی إِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِکَ لَمُسْتَنِیرٌ وَ إِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ لَمُسْتَجِیرٌ وَ قَدْ لُذْتُ بِکَ یَا إِلَهِی فَلا تُخَیِّبْ ظَنِّی مِنْ رَحْمَتِکَ وَ لا تَحْجُبْنِی عَنْ رَأْفَتِکَ

خدایا! آنکه از تو راه را یافت، روشن شد و آنکه پناهنده تو شد، پناه یافت،خداوندا! من به تو پناه آورده‏ام، از رحمت‏خویش مایوس و محرومم مساز و از رافت و مهربانیت محجوبم مگردان.

إِلَهِی أَقِمْنِی فِی أَهْلِ وَلایَتِکَ مُقَامَ مَنْ رَجَا الزِّیَادَةَ مِنْ مَحَبَّتِکَ

خداوندا! در میان اولیاء خویش، مرا مقام کسی بخش که آرزوی محبت افزون‏تر تو را دارد.

إِلَهِی وَ أَلْهِمْنِی وَلَها بِذِکْرِکَ إِلَی ذِکْرِکَ وَ هِمَّتِی فِی رَوْحِ نَجَاحِ أَسْمَائِکَ وَ مَحَلِّ قُدْسِکَ

خدایا! مرا شیفته یاد خود ساز و همتم را در نشاط دستیابی به نامهایت و قرارگاه عظمت و قدست قرار بده.

إِلَهِی بِکَ عَلَیْکَ إِلا أَلْحَقْتَنِی بِمَحَلِّ أَهْلِ طَاعَتِکَ وَ الْمَثْوَی الصَّالِحِ مِنْ مَرْضَاتِکَ فَإِنِّی لا أَقْدِرُ لِنَفْسِی دَفْعا وَ لا أَمْلِکُ لَهَا نَفْعا

خداوندا! تو را به خودت سوگند، که مرا به جایگاه اهل طاعتت‏برسان و به منزلگاه شایسته و پسندیده خویش، رهنمون باش، که من، نه می‏توانم شری را از خویش دور سازم و نه سودی به خویش رسانم.

إِلَهِی أَنَا عَبْدُکَ الضَّعِیفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوکُکَ الْمُنِیبُ [الْمَعِیبُ‏] فَلا تَجْعَلْنِی مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَکَ وَ حَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِکَ

کردگارا! من، بنده ناتوان و گنهکار توام و برده عیبناک تو، که بسویت آمده‏ام. پس مرا از آنان مگردان که چهره لطف خویش از آنان برگردانده‏ای و اشتباهاتشان حجاب بخشایش تو گشته است.

إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّی تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَی مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ

خدایا! مرا کمال گسستن از غیر و پیوستن به خودت عطا کن‏دیده دلهایمان را با فروغ نگاه به خود، روشن سازتا دیده‏های بصیرت دل، حجابهای نور را از هم بر درد و به کانون عظمت‏برسد و جانهای ما آویخته درگاه عزت و قدس تو گردد.

إِلَهِی وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَکَ وَ لاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِکَ فَنَاجَیْتَهُ سِرّا وَ عَمِلَ لَکَ جَهْرا

خدایا! مرا از آنان قرار ده که ندایشان کردی، پاسخت گفتندو نگاهشان کردی، مدهوش جلال تو گشت،با آنان، راز گفتی و نجوا کردی، آشکارا برای تو کار کردند.

إِلَهِی لَمْ أُسَلِّطْ عَلَی حُسْنِ ظَنِّی قُنُوطَ الْإِیَاسِ وَ لا انْقَطَعَ رَجَائِی مِنْ جَمِیلِ کَرَمِکَ

خداوندا هرگز نومیدی را بر حسن ظن خویش مسلط نساخته‏ام،و هرگز امیدم از کرم نیکو و زیبایت نگسسته است.

إِلَهِی إِنْ کَانَتِ الْخَطَایَا قَدْ أَسْقَطَتْنِی لَدَیْکَ فَاصْفَحْ عَنِّی بِحُسْنِ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ

پروردگارا اگر گناهان مرا در پیشگاه تو خوار و پست کرده، پس به سبب توکل و اعتماد نیکویم به تو، از من درگذر.

إِلَهِی إِنْ حَطَّتْنِی الذُّنُوبُ مِنْ مَکَارِمِ لُطْفِکَ فَقَدْ نَبَّهَنِی الْیَقِینُ إِلَی کَرَمِ عَطْفِکَ

آفریدگارا اگر گناهان، مرا از لطف والای تو دور ساخته، اما یقین به کرم و عنایتت، آگاه و امیدوارم ساخته است.

إِلَهِی إِنْ أَنَامَتْنِی الْغَفْلَةُ عَنِ الاسْتِعْدَادِ لِلِقَائِکَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِی الْمَعْرِفَةُ بِکَرَمِ آلائِکَ

خدایا اگر خواب غفلت، از آمادگی برای دیدارت، باز داشته، معرفت‏به نعمتهای ارجمندت، بیدارم داشته است.

إِلَهِی إِنْ دَعَانِی إِلَی النَّارِ عَظِیمُ عِقَابِکَ فَقَدْ دَعَانِی إِلَی الْجَنَّةِ جَزِیلُ ثَوَابِکَ

خداوندا اگر عقوبت ‏سنگین تو، به آتش دوزخم فرا می‏خواند، پاداش فراوانت، به بهشتم دعوت می‏کند.

إِلَهِی فَلَکَ أَسْأَلُ وَ إِلَیْکَ أَبْتَهِلُ وَ أَرْغَبُ

آفریدگارا من از تو می‏خواهم و تنها به آستان تو دست نیاز برمی‏آورم و تو را خواستارم.

وَ أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ یُدِیمُ ذِکْرَکَ وَ لا یَنْقُضُ عَهْدَکَ وَ لا یَغْفُلُ عَنْ شُکْرِکَ وَ لا یَسْتَخِفُّ بِأَمْرِکَ

از تو می‏خواهم که بر محمد و دودمانش درود فرستی و مرا از آنان قرار دهی که همواره به یاد تواند و پیمان تو را نمی‏شکنند و از سپاس تو غافل نمی‏شوند و فرمانت را سبک نمی‏شمرند.

إِلَهِی وَ أَلْحِقْنِی بِنُورِ عِزِّکَ الْأَبْهَجِ فَأَکُونَ لَکَ عَارِفا وَ عَنْ سِوَاکَ مُنْحَرِفا وَ مِنْکَ خَائِفا مُرَاقِبا

خدایا مرا به فروغ نشاط بخش عزت خود بپیوند تا تنها شناسای تو باشم و از غیر تو روی برتابم و تنها از تو ترسم و بیم تو داشته باشم.

یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرَامِ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیما کَثِیرا.

ای شکوهمند و بزرگوار! بر محمد و خاندان پاکش درود تو باد، و سلام بی‏پایان و بسیار.

زندگینامه سردار شهید محمد رضا عقیقی


بسم الله الرحمن الرحیم
سردار شهید محمد رضا عقیقی

تاریخ ومحل تولد: 5/2/1341- شیراز

مسئولیت : مسئول واحد عقیدتی – سیاسی لشکر 19 فجر

تاریخ شهادت: 20/10/65

محل ش: شلمچه-عملیات کربلای 5

زندگینامه:

مبلغ قرآن و معارف اسلامی در گوشه گوشه میهن اسلامی حتی دور افتاده ترین روستاهای کشور بود . کلام ملکوتی او که از حنجره ای آسمانی بر می خواست فضای روحانی جبهه را حال و هوایی خاص بخشیده و روحی تازه د ررزمندگان همیشه پیروز مکتب توحید می دمید .

استاد شهیدمان در سال 1362 از طریق کنکور دانشگاه در رشته الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران پذیرفته شد . اما درس هرگز او را محدود نکرده ودر دوران دانشگاه همواره نگران جبهه ها بود و بیشتر اوقات تحصیل خود را د رجبهه ها گذراند و مهاجرتی به لبنان و سوریه داشت واز نزدیک با مشکلات و تنگناهای برادران مسلمانش د رلبنان و فلسطین اشغالی آشنا گردید و درد آنان را لمس کرد .

از خصو صیات بارز این شهید بزرگوار : اهمیت دادن به فرائض ، خواندن دعای زیاد ، سجده های طولانی در آخر نماز ، قرائت زیاد قرآن کریم ، عشق به اهل بیت «علیها السلام» خصوصاً ابا عبدالله «علیه السلام»، مطالعات زیاد پیرامون علوم اسلامی ، عامل به عمده مستحبات ، شیفته ولایت فقیه ، با بصیرت و بینش روشن .

درد دل امام زمان …

حسین جان مهدیم مهدی خسته
دلم از بی وفاییها شکسته
حسین جان امّتم بر تو بگریند
نمیدانند که خود با من چه کردند
هزارو یکصدو هفتادمین سال
چه کم آنکس که پرسیده زمن حال
هزارو یکصدو هفتادمین سال
چه میداند کسی دارم چه احوال
هزارو یکصدو هفتادمین سال
به دست و پای من زنجیراعمال
هزارو یکصدو هفتادمین سال
برای عمّه ام زینب میزنم پروبال
هزارو یکصدو هفتادمین سال
به دل مانده هزارامید وآمال
حسین جان مهدیم مهدی خسته
دلم از بی وفاییها شکسته
شما با آن مصیبت ها که دیدی
به امید ظهورم پر کشیدی
خدا داند چه قدر در انتظاری
ز خون باری چشمم بی قراری
حسین جان کاش و بودند عاشقانی
زبانی نه ،حقیقی یاورانی
گناهان را به اشک خود بشویند
ظهورم را بخواهند از خداوند
خدا اذن فرج میده به دعوت
برای انبیا اینگونه سنت
اگر شیعه وفا میکرد به بیعت
نبود تاخیر به روی عصرغیبت

*****

مهدی جان سوالی ساده دارم از حضورت
من آیا زنده ام وقت ظهورت؟
اگر که آمدی من رفته بودم
اسیر سال و ماه و هفته بودم
دعایم کن دوباره جان بگیرم
بیایم در رکاب تو بمیرم
 

داستان سخاوت

حضرت زينب (س) شوهر بسيار مهرباني داشتند كه خوش‌اخلاق بود و برخوردش هميشه با مهرباني و لبخندي ملايم بود و اين همه حسن خلق و نيكي را از پدر بزرگوارش به نام جعفر طيار به ارث برده بود.

اين مرد خدا عبدا... نام داشت و برادرزاده حضرت علي (ع) بود. عبدا... نخلستاني داشت كه آن را بسيار دوست مي‌‌داشت. يك روز بر اثر كار، بسيار گرسنه شده بود و تصميم گرفت به خانه برود كه متوجه شد موقع اذان است. صداي ا...اكبر طنين‌انداز شد. سخن گهربار رسول خدا (ص) را به ياد آورد كه براي اذان‌گو چه اجر و پاداشي مقرر شده است.

عبدا... غلام سياهي داشت كه به دليل داشتن يك صفت نيك به عالي‌ترين درجات رسيد. اين غلام سياه مشاهده كرد كه عبدا... اذان مي‌‌گويد در حالي كه در نخلستان است، آن هم دور از شهر كه در آنجا كسي وجود ندارد. با تعجب پرسيد: چرا اذان را بلند گفتي؟

با محبت اين‌گونه پاسخ داد: روز قيامت تمام اين نخل‌ها و ريگ‌هاي بيابان شهادت مي‌‌دهند و سخن خواهند گفت.

اين غلام سيه‌چهره، فهميده و باايمان كه روحي به زلالي اشك و لطافت شبنم داشت، شروع كرد به اذان گفتن با صداي بلند و آن‌گاه به نماز ايستاد.

عبدا... خيلي شاد و خرسند شد و مقداري نان داشت كه به او هديه كرد. سپس مشاهده كرد سگي به طرف اين غلام آمد، مقداري از آن نان را به سگ داد، سپس مقداري ديگر را نيز نزد سگ گذاشت. به اين ترتيب تمام غذايش را جلوي سگ نهاد.

عبدا... به غلام گفت: غذاي تو همين بود؟ او گفت: آري. عبدا... گفت: براي خود چيزي نگذاشتي و همه را به سگ دادي. پس چگونه گرسنگي خود را رفع مي‌‌كني؟ غلام گفت: روزه مي‌‌گيرم. عبدا... گفت: اين غلام از من سخاوتمندتر است و آن نخلستان را با تمام وسايل و لوازمش به او بخشيد و او را آزاد كرد.

غلام گفت: من آزاد شده اين آيه مباركه هستم: «لن تنالوا البر حتي تنفقوا مما تحبون.» هرگز به نيكوكاري نمي‌‌رسيد مگر آن‌كه آن چيزي را كه بيشتر دوست داريد، در راه خدا انفاق كنيد.

خدایا : همین افتخارم بس که بنده تو هستم

الهم صل علی المصطفی محمد و المرتضی علی و البتول فاطمه و السبطین الامامین الحسین و الحسن و صل علی زین العابدین علی و الباقر محمد و الصادق جعفر و الکاظم موسی و الرضا علی و التقی محمد و النقی علی و الزکی العسکری الحسن وصل علی محمد المهدی صاحب الامر و العصر و الزمان و خلیفه الرحمن و امام الانس و الجان عجل الله تعالی فرجه .

باران را دوست دارم- با زبان ترکی و فارسی

ياغيشي سئويرم دئييرسن.ياغيش ياغاندا چتيريني آچيرسان!!
گونشي سئويرم دئييرسن. گونش چيخاندا پرده ني ساليرسان!!
يئلي سئويرم دئييرسن. اسنده پنجره ني اؤرتورسن!!
و من ده بونان قورخورام..............
آخي منه ده سئويرم دئييرسن!!!!!!!

********************************
ميگويي باران را دوست دارم. موقع باريدن باران چترت را باز ميكني!!
ميگويي خورشيد را دوست دارم. موقع تابيدن خورشيد پرده ها را ميكشي!!
ميگويي باد را دوست دارم. موقع وزيدن باد پنجره ها را ميبندي!!
و من هم از همين ميترسم...................
چون به من هم ميگويي دوستت دارم !!!!!!!

 

توصیه ها و هشدارهای نشستن

بهترین مواد غذایی برای جلوگیری از سفیدشدن موها

در خصوص سفید شدن مو، جدا از مورد وراثت و ژنتیک، موارد دیگری نیز دست اندر کار هستند که مورد تغذیه از مهم‌ترین آن‌هاست.

در واقع نقایص و کمبودهای تغذیه‌ای، عامل مهمی برای از دست دادن رنگ و شفافیت مو هستند. غذاهایی مصرف کنید که سرشار از ویتامین و مواد معدنی باشند که رنگ موها را حفظ کرده و علاوه بر آن از دیگر خواص سلامتی آن‌ها نیز بهره‌مند شوید.

سبزیجات برگی

برای استفاده از ویتامین‌های B از سبزی‌جات برگی تیره رنگ مصرف کنید. پوست سر شما برای تولید سلول‌های قرمز خون که اکسیژن و مواد غذایی را منتقل می‌کنند از ویتامین B6 و B12 مصرفی شما استفاده می‌کنند.

رنگ مو به هورمون‌ها مربوط می‌شود و ویتامین B12 نیز نقش مهمی را در تولید هورمون بر عهده دارد.


شکلات

مس نقش اساسی در تولید ملانین - منبع رنگ مو - دارد. کمبود مس در بدن می‌تواند منجر به سفید شدن مو شود. برای بهره‌مندی از این ماده،‌ مصرف شکلات نیمه شیرین می‌تواند گزینه خوبی باشد. از دیگر غذاهای سرشار از مس می‌توان به عدس و قارچ نیز اشاره کرد.


ماهی سالمون

سلنیوم موجود در این غذای دریایی با تنظیم تولید هورمون و مبارزه با رادیکال‌های آزاد به شفافیت و درخشش مو کمک موثری می‌کند و از سفید شدن زودهنگام مو پیشگیری می‌کند.


انواع توت

مصرف انواع توت به خصوص توت‌فرنگی راه خوشمزه‌ای برای کسب فراوان ویتامین C است. یکی از عملکرد‌های مهم ویتامین C کمک به تولید ونگهداری کلاژن سالم (نوعی بافت رابط درون فولیکول‌های مو ) است و با رادیکال‌های آزاد که منجر به فرآیند پیری می‌شوند مبارزه می‌کند.

بادام

برای دستیابی به ویتامین E و مس، بادام بخورید. بادام را به عنوان میان وعده‌ای سالم میل کنید . محققان می‌گویند مصرف بادام می‌تواند سطح کلسترول بد را کاهش دهد.
منبع : Salamatnews.com

معجونی دیگر برای گرمازدگی

 
صورت برافروخته، سردرد، بی‌حسی و قرمزی چشم‌ها، خشکی دهان و زبان، خشکی بینی، تب به ویژه در نواحی شکم، گرگرفتگی کف دست و پا،‌ خشکی گلو ، احساس کمبود اکسیژن و نفس نفس زدن و تپش قلب از جمله علائم گرمازدگی است.

هنگام گرمازدگی زیاد رگ‌های سطحی بدن باز می‌شوند و تبخیر آب از سطح بدن به چند برابر افزایش پیدا می‌کند. در نتیجه املاح خون تقلیل یافته و قلب و مغز قدری ناراحت می‌شوند! طوری که گاهی ناراحتی‌های قلبی و روانی عارض می‌شود.
همچنین وقتی انسان از یک محیط سرد یا ملایم وارد منطقه گرم سیر می‌شود، تقریبا 10 روز زمان می‌برد تا بدن او بتواند با محیط جدید سازش کند و از همین رو برای جلوگیری از گرمازدگی ضمن اینکه لازم است در حد توان، خود را از گرما دور نگه دارد باید از آبی که حدود یک در هزار نمک طعام در آن موجود است میل کند تا به کم آبی مبتلا نگشته و مقداری نمک دفع شده از بدن نیز جبران شود.
فرد تا زمانی که به هوای گرم عادت کند باید فعالیت جسمی ملایمی داشته باشد و لباس‌های گشاد کتانی بپوشد تا عرق به خوبی از آن خارج شود. همچنین باید تغذیه کافی داشته باشند و از خوردن مشروبات الکلی بپرهیزند و از دخانیات نیز کمتر استفاده کند.
خستگی زیاد، گیجی، کم شدن آب بدن که عطش مفرط از علائم آن است، گاهی قطع عمل تعریق در پوست بدن و بروز اختلال‌های روانی و پیدایش حال اغما و حتی سنگ کوب نیز حاصل گرمازدگی است.

برای رفع گرمازدگی بهتر است عناب را جوشانده و با کمی شکر به صورت خنک میل شود. همچنین خوردنی‌های سرد و تر مانند گل بنفشه، خاکشیر، هندوانه و تخم خیارین ( خیار کدو هندوانه خربزه ) نیز توصیه می‌شود. البته بهترین دارو برای رفع گرمازدگی دم کرده عناب و زرشک است که همراه با مقداری شکر میل می‌شود.

منبع : 3nasl.com

پزشكان بروز بیش از 14 نوع سرطان، پوكی استخوان، فساد دندان‌ها، بیماری‌های قلبی – عروقی و چندین بیماری دیگر را در افراد سیگاری بسیار بیشتر از غیرسیگاری‌ها می‌دانند.

پزشكان همواره هشدار می‌دهند با استعمال اولین نخ سیگار، ظرف تنها چند دقیقه پس از استنشاق دود سیگار به درون ریه‌ ها، روند آسیب‌های ژنتیكی به بدن آغاز می‌‌شود و جالب است بدانید که خطر بروز حملات قلبی ناشی از بیماری‌های قلبی- عروقی به دنبال ترک کردن سیگار و در 24 ساعت نخست پس از کشیدن آخرین سیگار، کاهش می‌یابد.

با رعایت توصیه‌هایی بسیار ساده می‌توان به ترك سیگار و كاهش عوارض ناشی از آن اقدام كرد. ابتدا برای ترك سیگار تصمیم بگیرید و سپس زمان خاصی را برای این كار انتخاب كنید.

دو راهكار برای ترك سیگار:

راه نخست آن است كه از یك روز معین ترك سیگار را شروع كنید و دیگر سیگار نكشید و در این تصمیم خود محكم باشید. در این صورت یكباره سیگار را ترك خواهید كرد.

بنا براعلام دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت، راه دوم آن است كه سیگار را كم كم و به تدریج ترك كنید. برای این كار می‌توانید:

- سیگار را وقتی نصفه شد خاموش كنید و میزان مصرف روزانه سیگار را كم كنید. - مكان همیشگی سیگار كشیدن را تغییر دهید و زمان همیشگی سیگار كشیدن را به تاخیر بیندازید. - اگر نیاز دارید دست‌ها مشغول باشند، گرفتن قلم، كلید یا تسبیح در دست را امتحان كنید.

زمانی كه هوس می‌كنید سیگار بكشید موارد زیر كمك كننده است:

- دو مرتبه پشت سر هم نفس عمیق بكشید یا یك لیوان آب یا نوشیدنی دیگر بنوشید یا كار دیگری انجام دهید. به عنوان مثال از خانه بیرون بروید، قدم بزنید و به ضررهای سیگار كشیدن فكر كنید. - اگر پس از ترك سیگار، بار دیگر سیگار كشیدن را شروع كردید دلسرد نشوید، در وقت مناسب دیگری مجددا ترك سیگار را آغاز كنید.

برخی اثرات خوب ترك سیگار

- 20 دقیقه پس از ترك سیگار، فشار خون و ضربان قلب به حد طبیعی بازمی‌گردد. - 48 ساعت پس از ترك سیگار، قدرت چشایی و بویایی بهتر می‌شود. - 72 ساعت پس از ترك سیگار، تنفس راحت‌تر می‌شود. - 3 تا 6 ماه پس از ترك سیگار، سرفه، خس خس و مشكلات تنفسی خوب می‌شود. - 5 سال پس از ترك سیگار، خطر حمله قلبی نصف یك فرد سیگاری می‌شود. - 10 سال پس از ترك سیگار، خطر سرطان ریه نصف یك فرد سیگاری می‌شود و خطر سكته قلبی مانند كسی است كه هرگز سیگار نكشیده است. - سیگار كشیدن نه تنها سلامتی خود فرد را به خطر می‌اندازد بلكه تجاوزی آشكار به حقوق دیگران به ویژه كودكان است.
منبع : Salamatnews.com

کدام عصاره ها برای گوارش خوبند؟

چه طور می‌توان از عصاره های گیاهی برای از بین بردن این مشکلات استفاده کرد؟

عصاره های گیاهی برای رفع مشکلات گوارشی
الساندرو مورو بورُنزو، متخصص و نویسندۀ کتاب «راهنمای بزرگ عصاره های گیاهی»، به ما کلیدهای برای رهایی از مشکلات گوارشی به کمک عصاره های گیاهی می‌دهد.

سوزش معده، بازگشت اسیدها
برای مبارزه با سوزش معده و بازگشت اسیدهای گوارشی، این عصاره ها را در الویت قرار دهید: ریحان، اسطخودوس، شمعدانی، لیموترش، برگاموت (ترنج)، نعنا، و بابونۀ صحرایی. شما می‌توانید این عصاره ها را در آب رقیق کرده و در وان حمام تان بریزید یا با ماساژی آرام روی شکم تان بمالید. این عصاره ها را می‌توان روی مچ در ناحیۀ نبض (1 قطره) هم مالید یا به طور مثال می‌توانید هنگام خواب آن را در اتاق تان منتشر کنید (خصوصاً زمانی که خیلی عصبی یا هیجانی هستید). اصول بهداشت فردی: به موازات استفاده از این عصاره ها، از مصرف خوراکی های تحریک کنندۀ معده (مانند، سیر، ادویه جات، خوراکی های ترش و شور و...)، از میان وعده های خیلی چرب مثل چیپس ها و الکل بپرهیزید. خوراکی ها را به آهستگی بخورید و به مدت طولانی آنها را بجوید. ضمناً از ریلکسیشن هم بهره ببرید.

انتشار گاز
عصاره های: مرزنگوش، گشنیز، زیره، رازیانه، ترخون، بادیان رومی، تخم میخک، دارچین، زیره سیاه، لیموترش، جوز هندی، ریحان، نعنا، و بابونه صحرایی را به شکل کمپرس روی شکم تان بگذارید، این عصاره ها که با آب رقیق شده اند را روی شکم تان ماساژ دهید یا در پایان روز در وان حمام درون آب ولرم بریزید و داخل آن بروید. اصول بهداشت فردی: تغذیۀ ساده ای داشته باشید، خوراک تان باید ساده و طبیعی باشد، از مخلوط کردن چند مادۀ خوراکی با هم بپرهیزید. تمرینات تنفس عمیق را با کار روی دیافراگم تان انجام دهید. در نهایت، از کربن گیاهی یا خاک رس سبز که خاصیت جذب گاز را دارند، استفاده کنید.

یبوست
عصاره های: نعنا، ریحان، زنجبیل، فلفل، بابونه صحرایی، و پرتقال تلخ. می‌توانید این عصاره ها که با آب رقیق شده اند را روی شکم تان ماساژ دهید. توصیه می‌شود بگذارید این عصاره ها در هوای آزاد منتشر شوند.

اصول بهداشت فردی: حجم فیبر (غلات کامل، انجیر خشک، خرما، انواع آلو و زرد آلوی خشک، حبوبات، میوه ها و سبزیجات) در تغذیه تان را افزایش دهید، مصرف فرآورده های تصفیه شده را محدود کنید، مایعات زیادی بنوشید (آب، جوشانده ها، چای)، خصوصاً هر روز صبح بعد از بیدار شدن از خواب یک لیوان آب بنوشید، مخمرهای لاکتیکی بخورید، در ساعت های معینی از روز وعده خوراک روزانه تان را میل کنید و استرس ها را از خود دور نمایید.

اسهال
برای رفع مشکل اسهال عصاره های: بابونه صحرایی، مریم گلی، نعنا، ریحان، لیمو ترش، دارچین، شمعدانی، زنجبیل، اسطخودوس، آویشن و اکلیل کوهی را با آب رقیق کرده و توسط ماساژ یا کمپرس روی شکم تان بگذارید. اما انتشار آنها در هوا یا تنفس کردن شان نیز مؤثر است. برای استنشاق می‌توانید یک قطره از این عصاره ها را روی دستمال بریزید و آن را به درون تنفس کنید. مثلاً هنگام سفر، توصیه می‌شود از عصاره های گیاهی به عنوان پیشگیری کننده استفاده کنید، ضمناً طی مدت اقامت تان هم هر چند روز یک بار این کار را تکرار نمایید. اصول بهداشت فردی: خوراکی های سرشار از فیبرتان (غلات کامل، میوه های خشک، سبزیجات، میوه های تازه) را محدود کرده و از مصرف سبزیجات خام اجتناب ورزید. مخمرهای لاکتیکی و همچنین کربن گیاهی و خاک رس سبز را برای برقراری مجدد تعادل فلور گوارشی تان بخورید.

موارد احتیاطی
حواس تان باشد، افراد حساس، بچه های کوچک، زنان باردار، افراد سالخورده یا مبتلایان به برخی بیماری ها، قبل از هر چیز و پیش از استفاده از این عصاره ها باید نظر پزشک معالج شان را جویا شوند. با این حال، این خوددرمانی توسط عصاره های گیاهی جانشین نظر پزشک نمی‌شود. و فقط برای علائم ساده، سبک و گذرا می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد. اما در صورتی که این مشکلات جدی و شدید باشند، مراجعه به پزشک ضروری خواهد بود.
اختصاصی سیمرغ

منطق شهید

می خواست برگرده جبهه

بهش گفتم: پسرم! تو به اندازه ی سنّت خدمت کردی

بذار اونایی برن جبهه که نرفته اند

چیزی نگفت و ساکت یه گوشه نشست...

... وقت نماز که شد ، جانمازم رو انداختم که نماز بخونم

دیدم اومد و جانمازم رو جمع کرد

خواستم بهش اعتراض کنم که گفت:

این همه بی نماز هست!

اجازه بدید کمی هم بی نمازا ، نماز بخونند

دیگه حرفی برا گفتن نداشتم

خیلی زیبا ، بجا و سنجیده جواب حرف بی منطقی من رو داد

منبع: کتاب بر خوشه ی خاطرات ، صفحه ۲۸